الفبا....

" چند یهودی در کنیسه ای دعا می خواندند،ناگهان صدای کودکی را شنیدند که می گفت: الف،ب،جیم،دال. سعی کردند ذهنشان را بر کتاب مقدس متمرکز کنند، اما صدا تکرار کرد:الف،ب،جیم،دال. سر انجام دست از دعا کشیدند و وقتی به اطراف نگریستند، پسری را دیدند که مدام همین حروف را می خواند.

خاخام به پسرک گفت: چرا این کار را میکنی؟

پسرک گفت: چون من دعاهای مقدس را بلد نیستم.فکر کردم اگر حروف الفبا را بخوانم ، خدا خودش از این حروف استفاده می کند تا کلمات درست را بسازد.

خاخام گفت: به خاطر این درس متشکرم. و امیدوارم من هم بتوانم روزهای زندگی ام روی زمین را همین طور که تو حروف را به او دادی به خدا بدهم."

از کتاب " مکتوب" نوشته" پائولو کوئلیو " ترجمه " آرش حجازی"

خدایا به همه ما کمک کن تا بتوانیم روزهای زندگی مان را در دستان تو قرار دهیم تا آنطور که باید شکل گیرد

 

حرف آخر: برام جالب بود که تنها یک نفر منظور مرا از " روژه" فهمید! یک دوست عزیز و مهربان. یعنی هیچکس دیگر این رمان معروف را نخوانده بود؟

پی نوشت:وبلاگ عکاسی های خاطره کویر آپدیت شد.باز هم عکسهای ده بالا در آخر آذر ماه

شب یلدای خوبی داشته باشید

تولستوی و مجموعه داستان تمشک

لئون تولستوی در سال 1828 در دهی در جنوب مسکو به دنیا آمد. وی 82 سال زندگی کرد و در همان ده دیده از دنیا فروبست

تولستوی اخلاقیترین نویسنده روس و از متعهدانی است که تیره روزیهای جامعه اش را بی هیچ واسطه، و شخصا برسی کرده و درباره فحشاء، بیکاری، دزدی، و ولگردی و گدایی و کلا فقر سیاه جامعه اش تعمق نموده ، تحلیل کرده و کتابی به نام "چه باید کرد" نوشته است.

"نقل از کتاب ققنوس مجموعه داستان از انتشارات ققنوس"

آناکارنینا معروفترین اثر تولستوی یکی از معدود کتابهایی که است که خواندش را نصفه رها کردم

با وجود این داستان های کوتاه تولستوی رو همیشه دوست داشتم خیلی قشنگ و عمیق هستند.

"تمشک" دو کتاب و مجموعه 30 داستان کوتاه از تولستوی نویسنده روسی است که داستانهای زیبا و تاثیر گذاری داره

کتابی که من در اختیار دارم چاپ اول این مجموعه و مربوط به سال 1371 هست مترجم این مجموعه آقای علی آذرنگ هستند

از قشنگ ترین داستان های این مجموعه " آنجا که عشق هست، خدا نیز هست" "یک خدا برای همه" "انسانها چگونه زندگی می کنند" "پسر تعمیدی" و " دو پیرمرد" هست که همگی در کتاب اول هستند.

جملات پایین قستمی از داستان " یک خدا برای همه" هست

" هرچه ادراک انسان از وجود خدا بیشتر باشد، شناختش از وی افزونتر و هرچه این شناخت افزونتر باشد، انسان به خداوند نزدیکتر خواهد بود و از نیکی، بخشایش و عشق خداوند به انسانها بیشتر پیروی خواهد کرد

پس بگذار آن کس که از تابش خورشید بر سراسر جهان هستی آگاه است، آن کس را که تنها پرتوی از خوشید را در شمایل خود می بیند سرزنش نکند یا خوار نشمارد و حتی بر ناباوران کوردلی نیز، که هرگز روشنایی را نمی بینند نفرت نورزد."

دراینجا هم میتونید اطلاعات بیشتری راجع به این نویسنده بخونید

داستان های ۵۵ کلمه ای

دستور پخت مربای نویسندگی

یک مغز کوچک بر می دارم. آن را با طرح ها و شخصیت ها پر میکنم، ادویه اضافه میکنم، کمی نمک، ایده ها را اضافه میکنم

و آن را روی اجاق می گذارم تا خوب جوش بزند. وقتی آماده شد، آن را از قالب بیرون می آورم می برم آماده میکنم و به اندازه دلخواه در می آورم

دوستان، من پیشنهاد می کنم این اثر لذت بخش و ظریف را با چاشنی صرف کنید

"کانی سودات"

این رو از کتاب " داستان های 55 کلمه ای " نوشتم از انتشارات کاروان

اگرچه همه داستان های این مجموعه جالب نیست اما داستانهای بامزه ای میشه در اون پیدا کرد

نکته انحرافی: نشنیده بودم در مربا از نمک و ادویه استفاده کنند!!