هشیار و بیدار

چند وقت پیش به لینکی رسیدم که آهنگهای کارتون ها و برنامه های قدیمی رو جمع آوری کرده بود. مجموعه نسبتا کاملیه و برای حس نوستالژیک خوبه. معمولا اگر آهنگی رو در شرایطی که برامون خاطره خوبی داره شنیده باشیم با شنیدن دوباره ، باز همون حس خوب بهمون دست میده آهنگهای کارتون های دوران کودکی که جای خود داره.البته قبلا بیشترش رو از وبلاگ یکی از دوستان دانلود کرده بودم.

وقتی که من خیلی کوچیک بودم یعنی سالهای 64 و 65 مجموعه ای از گروه کودک پخش میشد به نام "هشیار و بیدار" که من خیلی دوست داشتم. جالب اینه که در اون زمان من 3 یا 4 سال بیشتر نداشتم اما هنوز اون مجموعه رو به خاطر دارم مخصوصا من نقش "بیدار" رو که آقای خمسه بازی میکردند خیلی دوست داشتم. خیلی دلم میخواد آهنگ اول برنامه رو دوباره گوش کنم ، فقط اول شعرش رو به خاطر دارم:

" هشیارم، بیدارم، از تنبلی بیزارم

بیدارم، هشیارم، دائم به فکر کارم"...

بعد از جستجو در گوگل تنها به این لینک رسیدم که گفتگویی با آقای خمسه هست و کمی راجع به این مجموعه هم توضیح دادند.

این مجموعه بعد از اون دیگه پخش نشد برای همین بچه های کوچک تر از من خاطره ای از اون ندارند.

همراه آفتاب

"... دور این جهان را در چه مدتی می توانیم بگردیم؟

می باید با خورشید برخیزید و با آن همعنان گردید و تا بامداد دیگر روز که آفتاب از نو طالع میگردد، همراه آفتاب باشید."

ِاز قصاید زبان انگلیسی

مجموعه داستان های کوتاه از ملت های مختلف دنیا

ویراستار: هارولد کورلند

ترجمه: سیمین دانشور

انتشارات امیرکبیر

چاپ اول:1337

کوچیک که بودم بعضی ظهر ها موقع خواب ،بابام داستان های این کتاب رو برام می خواندند

بعد ها که بزرگ تر شدم به تدریج خودم شروع به خواندن این کتاب کردم

داستان ها یا بهتره بگم افسانه های این کتاب مناسب سن خاصی نیست برای هر سنی سرگرم کننده هست

در مقدمه این کتاب چنین آمده:

"این کتاب به وسیله اتحادیه زنان ملل متحد تدوین گردیده.هدف این جمعیت ایجاد حس همکاری میان زنان از ملیت های مختلف است...

منافع حاصل از فروش این کتاب نیز به مصرف همینگونه اعمال بشردوستانه خواهد رسید."

از چاپ اول این کتاب 50 سال میگذره فکر میکردم دیگه کتابش چاپ نشده اما در نمایشگاه کتابی که اسفند در یزد برگزار بود کتابش رو دیدم.

داستان مداد

...

در این مداد پنج خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری، تمام عمرت با دنیا به آرامش می رسی.

"خاصیت اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت میکند. اسم این دست خداست، او همیشه باید تو را در مسیر اراده اش حرکت دهد."

"صفت دوم: گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد. اما آخر کار، نوکش تیز تر می شود. پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی، چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی."

"صفت سوم: مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست، در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگه داری، مهم است."

"صفت چهارم: چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست،زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است."

"و سر انجام، پنجمین خاصیت مداد: همیشه اثری از خود به جا می گذارد. بدان هرکار در زندگی ات میکنی، ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کار میکنی، هشیار باشی و بدانی چه میکنی."

نوشته شده از کتاب: چون رود جاری باش

نویسنده:پائولو کوئلیو

فکر میکنید میشه مشخص کرد کدومش مهم تره؟

پی نوشت: آقای امامی مطالبی رو در تکمیل خاصیت های بالا در کامنت ها نوشتند که حیف بود همه نخوانند با اجازه در ادامه کپی میکنم

این ویژگی هایی که مطرح شد درست اما باید به این نکته ها هم توجه کنیم :
۱- درسته دست خدا باید ما رو  در مسیر اراده اش حرکت بده اما باید مواظب باشیم نفس اماره مون جای دست خدا رو نگیره !
۲- درسته مدادتراش نوک مداد رو تیز می کنه ولی باید اون رو از نوع خوب انتخاب کنیم که از نوع کندش نباشه که نه تنها نوک مداد رو تیز نمی کنه بلکه اصل مدادمون رو هم به هدر می ده !
۳- برخی مدادها جوری می نویسن که امکان پاک کردنشون خیلی سخته و وقتی پاک می شن کاغذ رو از بین می برن و برخی پاک کن ها هم همین حالت رو دارن : یا نوشته رو سیاه می کنن و یا کاغذ رو از بین می برن !
۴- برخی اوقات شکل خارجی مداد هم ممکنه ما رو در نوشتن دچار مشکل کنه !
و ۵- برخی مدادها هستند که گرچه می شه با اونها نوشت ولی کمتر اثری از اونها قابل رویت هست مثل مداد سفیدهای توی جعبه مدادرنگی !