آرامش در بخشش است!

یکی از جنبه های طنز زندگی ما انسانها این است که از افراد و آدمهایی که موجبات ناراحتی و کدورت خاطرمان را فراهم میکنند جدا می شویم اما بعد از جدایی با فکر کردن به آنها و کارهای ناروایشان به آنها اجازه میدهیم که همچنان مانند گذشته ما را مورد اذیت و آزار قرار دهند.

هرگونه جدایی بدون گذشت و بخشش به منزله این است که افراد را از جلوی چشم خود برداریم و روی شانه هایمان بگذاریم.هرچند دیگر آنها را نمیبینیم اما سنگینی حضورشان هنوز بر ما فشار خواهد آورد.

گذشته را حتی برای خودمان هم که شده باید فراموش کرد و همه را بخشید فقط در این صورات است که می توانید با خیالی آسوده و سبک بار به راه خود ادامه دهید.

از کتاب: شما عظیم تر از انی هستید که می اندیشید

 

در گذشته خیلی از ما کسانی هستند که به نوعی ظلمی به ما کردن حقمون رو ضایع کردن ممکنه دیگه اصلا انها رو نبینید اما تونستید ببخشیدشان؟ 

 

پاورقی: برام مهمه به سوال بالا جواب بدید لطفا!

 

پاورقی بی ربط: فرض کنید که مجبور باشید مطلقا لبنیات نخورید( شیر ماست پنیر بستنی پنیر پیتزا....) تخم مرغ هم نخورید! بادوم پسته گردو و تمام مغزی جات و آجیل! موز! شکلات! انواع ادویه های خوشمزه!....

توجه کنید که هرچی که شیر خشک و تخم مرغ داره هم نمیتونید مصرف کنید (انواع شیرینی و بیسکوییت....) چقدر دوام می اورید احتمالا؟

صبحانه چی میخورید؟ 

حالا تصور کنید که به خاطر این کار به جای همدردی سرزنش هم بشوید!

شما عظیم تر از انی هستید که می اندیشید

کتاب جدیدی نیست! خیلی وقت است به بازار آمده و خیلی زود به چاپ بیستم رسیده! با توجه به علاقه ای که به این نوع کتابها دارم اینکه تا حالا هیچ جلدش رو نخریده بودم خودش جالب است!! این جلد اولش را هم هدیه گرفتم روز تولدم.

به اسمش فکر میکنم...حس خوبی به آدم میدهد

فکر میکنم کتاب خوبی است بهتر است در اولین فرصت جلدهای بعدی اش را بخری شاید دیگر هدیه نگرفتی

 

 

 

" خدا عظیم نیست او عظمت است

خدا مهربان نیست او مهربانی است

خدا عاشق نیست او عشق است.

این عظمت و مهربانی توسط ما فرصت حضور می یابد وقتی دست ناتوانی را میگیریم یا با عشقی خالصانه به حرفهای انسانی تنها و درمانده گوش میدهیم یا گره از کار کسی می گشاییم پروردگار مجال حضور در زمین رایافته است!

جهان در انتظار ظهور همه ماست

کار خدا خلق انسان بود و رسالت انسان تجلی خداوند بر زمین

ما عظیم تر از انی هستیم که می پنداریم "

مسعود لعلی"

"

 

به نظرم کم کم نوشتن دارد فراموشم میشود یا بهتره بگم چطوری نوشتن!

آوازه خوان و میکائیل

آوازه خوان و میکائیل

نوشته:مریم دهقان

انتشارات شانی

"آوازه خوانی که میکائیل را به اوج عشق رساند

آوازه خوانی که کمک کرد عشق را لمس کند..."

میکائیل فرشته مقرب خدا , آوازه خوان زمینی را دوست دارد 40 روز مهلت پیدا کند که به زمین بیاید و عشق را بشناسد . تفاوت انسان و فرشته!

میکائیل به زمین می آید تا عشق را پیدا کند و در سفرش به زمین هرکجا پا میگذارد عشق را پراکنده میکند.

" هرگاه چیزی تهی شد به عرش راه پیدا میکند و هرگاه به عرش راه پیدا کرد در آن حل می شود و وقتی در ان حل شد به خدا می رسد"

"فرشته های دعا تا انسان دستانش را بالا میبرد دستهایش را به سمت عرش می برند و فرشته های رحمت و عطوفت دعا را میگیرند و قطعه نوری در دست انسان میگذارند و به زمین می فرستند"

"عشق  یعنی سوختن و خاکستر شدن و دوباره متولد شدن

عشق یعنی هیچ و همه چیز

عشق یعنی ایثار"

"ما فرشته ها به زمین سر میزنیم تا زمینیان تنها نباشند اما افسوس که فقط عده اندکی این حقیقت را می فهمند"

"عشق در قلب انسان هاست که باعث برتری انسان ها گشته"

این اولین کتاب مریم مهربان من است شاید شما هم مثل من دوستش داشته باشید.

 

پاورقی: از اخرین دفعه که مصلا رفتم نمایشگاه کتاب خاطره خوبی ندارم کلا از مصلا به عنوان نمایشگاه خوشم نیامد. دلم اولین بار را میخواهد 9 سال پیش وقتی هنوز ترم اولی بودم!

اصلا دلم اون نمایشگاه هایی رو میخواد که چند سال یکبار یزد میاد و آنقدر بزرگ نیست که خسته شوی و آنقدر هم کوچیک نیست که نتوانی کتابهای دلخواهت را پیدا کنی.

پاورقی بی ربط: نمیدانم چی وبلاگ نویسی من رو طلسم کرده