آرامش در بخشش است!

یکی از جنبه های طنز زندگی ما انسانها این است که از افراد و آدمهایی که موجبات ناراحتی و کدورت خاطرمان را فراهم میکنند جدا می شویم اما بعد از جدایی با فکر کردن به آنها و کارهای ناروایشان به آنها اجازه میدهیم که همچنان مانند گذشته ما را مورد اذیت و آزار قرار دهند.

هرگونه جدایی بدون گذشت و بخشش به منزله این است که افراد را از جلوی چشم خود برداریم و روی شانه هایمان بگذاریم.هرچند دیگر آنها را نمیبینیم اما سنگینی حضورشان هنوز بر ما فشار خواهد آورد.

گذشته را حتی برای خودمان هم که شده باید فراموش کرد و همه را بخشید فقط در این صورات است که می توانید با خیالی آسوده و سبک بار به راه خود ادامه دهید.

از کتاب: شما عظیم تر از انی هستید که می اندیشید

 

در گذشته خیلی از ما کسانی هستند که به نوعی ظلمی به ما کردن حقمون رو ضایع کردن ممکنه دیگه اصلا انها رو نبینید اما تونستید ببخشیدشان؟ 

 

پاورقی: برام مهمه به سوال بالا جواب بدید لطفا!

 

پاورقی بی ربط: فرض کنید که مجبور باشید مطلقا لبنیات نخورید( شیر ماست پنیر بستنی پنیر پیتزا....) تخم مرغ هم نخورید! بادوم پسته گردو و تمام مغزی جات و آجیل! موز! شکلات! انواع ادویه های خوشمزه!....

توجه کنید که هرچی که شیر خشک و تخم مرغ داره هم نمیتونید مصرف کنید (انواع شیرینی و بیسکوییت....) چقدر دوام می اورید احتمالا؟

صبحانه چی میخورید؟ 

حالا تصور کنید که به خاطر این کار به جای همدردی سرزنش هم بشوید!

نظرات 19 + ارسال نظر
خاطره چهارشنبه 6 بهمن 1389 ساعت 11:16 ق.ظ

من... اعتراف میکنم چند نفری هستن... که هنوز نبخشیدمشون
و هنوز هم فکر کردن بهشون مثل روز اول اذیتم میکنه... اما به فکر کینه و انتقام هم نیستم... نمیدونم چطور حسم رو توضیح بدم... خشم نیست... یه جور غصه است...

مزدور چهارشنبه 6 بهمن 1389 ساعت 11:27 ق.ظ http://mozdur.blogsky.com

من خیلی این حسو دارم
خیلی دیر می گذرم و خیلی خاطراطم عذابم میدن خیلی

admin چهارشنبه 6 بهمن 1389 ساعت 11:32 ق.ظ http://admin-user.blogfa.com

میشه اعتراف کرد که در لحظه نمیشه بخشید

اما یه مدتی که بگذره اون داغ کمرنگ بشه میشه بخشید

من اینکار رو کردم

شوکا چهارشنبه 6 بهمن 1389 ساعت 07:35 ب.ظ http://hajieh.wordpress.com

من نه نمیبخشمشون ، مگر استثنا باشه
صبحانه هم فقط پنیر میخورم !

سارا جمعه 8 بهمن 1389 ساعت 12:00 ب.ظ http://daily61.blogfa.com/

منم الان که خوب فکر می کنم هستند کسایی که هنوز ناراحتم ازشون هرچنذد خیلی نامحسوس!
آخی عزیزم! لابد به خاطر آرش و شیرش.خوب توضیح بده تا سرزنش نکنند!

مینا شنبه 9 بهمن 1389 ساعت 11:39 ق.ظ http://minasebt.blogfa.com

سلام خاطره عزیز
من میبخشم چون این دنیا ارزش این حرفا رو نداره
سرزنش بشی ؟
چرا ؟
متوجه نشدم میشه بیشتر توضیح بدی

ایمان یکشنبه 10 بهمن 1389 ساعت 08:53 ق.ظ http://ahangkadeh.blogfa.com/

سلام
تبریک به خاطر حسن سلیقت به خاطر مطالب و کارهای که انجام دادی که اینقدر آدم توی این وبلاگ نگه می داره .

خیلی دوست دارم که اگه مایل باشی با هم تبادل لینک کنیم
بیا یه سر به من بزن کارمو ببین .
منتظرتم.

مرضی یکشنبه 10 بهمن 1389 ساعت 04:57 ب.ظ http://worldblue.persianblog.ir

نمی دونم بخشیدم یا فراموش کرده ام
گاهی فکر می کنم بیشتر بخشیده ام
گاهی فکر می کنم فراموش کرده ام

مرضی یکشنبه 10 بهمن 1389 ساعت 04:57 ب.ظ http://worldblue.persianblog.ir

میشه بپرسم این رژیم برای چیه ؟

سین میم دال سه‌شنبه 12 بهمن 1389 ساعت 10:56 ب.ظ http://sinmimdal.mihanblog.com

سلام
زمانی با عنوان شب کویر مطالبتونو میخوندم
افسوس که شب کویری من بالاخره روز شد
حالا با سین میم دال اومدم
خیلی ها رو نبخشیدم خیلی ها رو هم نتونستم ببخشم
ببخش تا بخشیده شوی
جمله قشنگیه ولی خیلی سخته آخرش لذت داره
حالا اجازه میدی این لبنیاتو و..... بخوریم؟
راستی کوچولو بزرگ شده؟
لینکم کنید

سیدعلیرضارئیسی پنج‌شنبه 21 بهمن 1389 ساعت 07:32 ق.ظ http://kashkoolraeesi.mihanblog.com

سلام دوست خوبم
با شعری برای همسرم به نام ای مطرب صحرا نشین به روزم صفای قدمات و فدای نظرات منتظرم یادت نره
ضمنا در نظر سنجی اعلام فرمائید که از بین مطالبم کدامیک را میپسندید

مینا شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 09:50 ق.ظ http://minasebt.blogfa.com

سلام خاطره عزیز
کجایی خانومی دلمون برات تنگ شده

امین دولخ چهارشنبه 11 اسفند 1389 ساعت 12:52 ب.ظ http://persiangraphic.blogfa.com

سلام... خوبی؟؟؟
در مورد بخشش باید بگم کسانی هستن که هرگز نمی تونم به بخشششون حتی فکر کنم...
و هرگز نتونستم از ذهنم پاکشون کنم تا اذیتم نکنن...
اما تا اونجا که در توانم بود از ذهنم دورشون کردم... دور دور دور...
تا جایی که دست یادم بهشون نرسه... اما بعضی وقتا یه اتفاق مثل همین مطلبی که خوندم اونا رو به یادم نزدیک می کنه...
بخششی در کار نیست برای اونایی که مسیر نفس کشیدنمو بستن....

الی شنبه 14 اسفند 1389 ساعت 05:00 ب.ظ http://www.eliohamed.blogsky.com

سلام. منو یادته؟ منکه تو رو خوب یادمه. راستش با شرمندگی باید بگم من 2 نفر رو هرگز نتونستم ببخشم .ولی از این نبخشیدن آزار نمیبینم چون اصلا بهشون فکر نمیکنم من به خدا واگذارشون کردم. حتی چند وقت پیش شنیدم یکیشون مرده با اینکه خیلی دلرحمم ولی بازم برام مهم نبود. بذار عذابی رو که داده بکشه

الی سه‌شنبه 17 اسفند 1389 ساعت 03:12 ب.ظ

سلام تو که هنوز نیومدی؟
میبینم که مامان شدن دیگه برات وقت نذاشته..امیدوارم همیشه خوش باشی...

مینا یکشنبه 22 اسفند 1389 ساعت 08:56 ق.ظ http://minasebt.blogfa.com

سلام خاطره عزیز
کجایی ؟ مامانای نازنین
بهار در راهه هر جا هستی سال خوبی داشته باشی

مجید شنبه 27 فروردین 1390 ساعت 09:53 ق.ظ http://www.movahede.mihanblog.com

sasan یکشنبه 28 فروردین 1390 ساعت 08:42 ب.ظ http://sasantanha.blogsky.com/

سلام
متاسفانه من شاعرشو نمیشناسم
راجع به این پستت هم،یه حرف از نلسون ماندلا که حدودا 27 سال در زندان به سر برد ،هست که میگه:
میبخشم اما فراموش نمیکنم.
موفق باشید

[ بدون نام ] دوشنبه 5 اردیبهشت 1390 ساعت 06:23 ب.ظ

سلام
ممنونم مطلب خوبی بود من کپی کردم راضی باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد