کپی !!!

بدترین حالت در وبلاگ نویسی اینه که بعد از یک مدت آپ نکردن باز هم موضوعی برای نوشتن به ذهنت نرسه ولی بخوای مثل وبلاگ نویسان خوب! آپدیت کنی

اما از یکی بعد از مدتها ایمیلی دریافت کردم که حاوی مطالب خیلی قشنگی بود.تصمیم گرفتم یکیش رو کپی کنم (باور کنید برای بار اوله که از کپی استفاده میکنم).دستش درد نکنه

اسکار وایلد نویسنده شهیر آمریکا می گوید:

بچه ای که مرده بدنیا میاد نشانه اینست خدا حس طنز دارد. (عجب طنز تلخی)

در نهایت مد چیست؟ شکلی از زشت بودن که آن قدرغیر قابل تحمل است که باید هرشش ماه آنرا عوض کنیم. (با این جمله 500 درصد موافقم!!)

سخت کار کردن، پناهگاه آن‌هایی است که هیچ کار دیگری برای انجام دادن ندارند. (البت این نویسنده با واژه فقر آشنا نیست وگرنه می دانست گاهی سخت کار کردن برای رهایی از فقر است!)

وجدان و نامردی در اصل یک چیز هستند.

فقط آدمهای سطحی هستند که از روی ظاهر تشخیص نمی‌دهند. (مشکل اینه که همه تشخیص میدهد اما اشتباه!)

مردها ازدواج می کنند چون خسته اند، زنها ازدواج می کنند چون کنجکاوند، هردوی آنها،تو ذوقشان میخورد.( قابل توجه کسانی که به من گیر میدهند چرا مزدوج نمیشی!)

وقتی که یک نفر عاشق می شود،شروع می کند به گول زدن خودش و وقتی تمامش می کند،دارد بقیه را گول می زند

آدم ها اسم اشتباه های بزرگشان را می گذارند"تجربه"و بدیگران بابتش فخر می فروشند

اساس خوشبینی، وحشت محض است

زن ها عاشق نقص ما هستند، اگر به اندازه کافی از این داشته باشیم، هرچیز دیگری را هم در ما می‌بخشند، حتی هوش و زرنگی را. (نخیر فقط دلشون میخواد نقص هاتون رو بپذیرید)

توی این دنیا دوتا تراژدی وجود دارد، یکی نرسیدن به چیزی که میخواهیم، یکی رسیدن به آن. (من تراژدی دومی رو ترجیح میدهم)

پیرها همه چیز را باور کرده اند، میانسالها به همه چیز شک دارند، جوان ها همه چیز را میدانند

آرزوهای دور و دراز، باعث شد" دمکراسی"بوجود بیاید،اما دموکراسی یعنی چه؟ چماق کشیدن مردم روی مردم، به خاطرمردم. (این دمکراسی هم در هه جای دنیا وجود داره)

"خودخواهی" این نیست که یک نفر آن طور دلش میخواد زندگی کند، این است که توقع داشته باشد بقیه آنطور که او می‌خواهد زندگی کنند. (من عمرا با این آدما نمیتونم کنار بیام)

آمریکا تنها کشوری است که مستقیم از بربریت به انحطاط رسیده،بدون یک دوره توقف و تمدن در وسط. (نتیجه اخلاقی: کشور های دیگه بعد از تمدن به انحطاط رسیدند یا اینکه خواهند رسید)

یلدا بازی!!!

وبلاگستان، محلی برای ابتکارات جدیده

بعد از قضیه افتخارات نویسی رسیدیم به بازی شب یلدا! البته تعجب اینجاست که یلدا یه شب بیشتر نیست اما این بازی خیلی بیشتر طول میکشه

فرقش با بقیه حرکت ها اینه که هرکس بعد از نوشتن 5 نکته که وبلاگ نویسان دیگر در مورد شخصیتش نمی دونند باید 5 نفر رو معرفی کنه و آنها هم به همین ترتیب بازی رو ادامه دهند

راستش مشکل اینجاست که قبلا مفصل در مورد افتخاراتم نوشتم آنهم در 2 پست ( 1و 2 )

اما از اونجایی که نمیشد دعوت و خواست سعید حاتمی رد کرد بسیار به مغزم فشار آوردم تا چیز تازه ای بنویسم! البته اینکه چطور از بین دوستان بسیاری که داره من رو انتخاب کرده جای بحث داره! ( ده،بیست،سی چهل؟ یا نمک گیری)

1- تک فرزندم...(همون یکی یکدونه خل دیوونه!!!) بنا به تحقیقات انجام شده دلیلش اینه که بعد از گذشت چند سال از زندگیم مامان بابام به این نتیجه رسیدند که همین یکی به اندازه 3 تا بچه دیگه دردسر ! داره . البته تا حالا این رو به روم نیاوردند خودم کشف کردم! و سعی کردم جای چند تا دختر و پسر رو براشون پر کنم!

2- معمولا احساسات واقعیم رو نشون نمیدم(به جز در موارد خاص) البته مطلقا نمیتونم تظاهر کنم

3- اگر به کتابی علاقه داشته باشم بیشتر از 10 بار ممکنه بخونمش ابتدا در طی چند ماه و بعد هم در طی چند سال

4- گاهی وقتا بدجوری متلک میگم! (البته خنده دار اینه که گاهی اصلا طرفم متوجه نمیشه که دارم بهش متلک میگم)

5- همیشه مستقل فکر کردم و تصمیم گرفتم (البته بعد از مشورت با خانواده ام اما تصمیم نهایی رو خودم گرفتم) بنابراین عمرا عادت ندارم کسی برام تعیین تکلیف کنه و امکان نداره کار مخالف میلم رو درست انجام بدم!

حالا میرسیم به انتخاب 5 نفر دیگه ممنون میشم از دوستان خوبم اگر این حرکت رو ادامه بدهند. البته سعی کردم کسانی رو انتخاب کنم که بیشتر به نوشتن آنها در این مورد امیدوارم. پس خواهش میشود خیطم نکنید!

ممنون میشم اگر تمایل یا عدم تمایلتون رو در شرکت در این بازی زودتر بهم اطلاع بدهید تا در صورت عدم تمایل فرد دیگری انتخاب شود

1- آسمون خاکستری

2- روزانه

3- دنیای آبی

4- یاور همیشه مومن

5-خانم کپی

اگر هرکدوم از این دوستان عزیز این حرکت را ادامه دهند احتمالا تا شب یلدای سال دیگه نوبت به همه میرسه