تولد خوش یمن

اون زمان که مجرد بودیم همیشه یه شوخی بین بچه ها متداول بود!


"خاله شدم, عمه شدم, کی بشه  زن دایی بشم!"

یادش بخیر!


گرچه چند بچه خیلی خیلی دوست داشتنی هستند که من رو خاله صدا می زنند اما در واقع هیچ وقت خاله و عمه نشده و نخواهم شد!

اما خوب هیچ موقع فکر نمیکردم اینقدر زن دایی شدن خوشحالم کنه.

گرچه برای به دنیا امدنش انتظار کشیده بودم


هنوز یک ساعت از تولدش نگذشته بود که تونستم بروم اتاق نوزادان و ببینمش. پرستاره مونده بود من چه نسبتی با بچه دارم که اینقدر احساساتی شدم!(شایدم پیش خودش فکر کرده تا حالا بچه ندیدم اونهم من که همیشه اطرافم پر از بچه بوده)


بگذریم!

ولی فعلا که این صبا کوچولو با اینکه 4 روز بیشتر از تولدش نگذشته برای من و داییش خیلی خوش یمن بوده.

خدایا همه بچه ها رو سلامت نگه دار


اما مکه...

اما مکه...

وقتی از ماشین دم هتل پیاده شدیم شرجی تر بودن هوا مشخص بود اما نه به اندازه شمال ما!

نصف شب بود رسیدیم خوشبختانه بهمان وقت استراحت دادند و قرار شد دیرتر به مسجد الحرام برویم

و بعد متوجه شدیم بهترین زمان بود اگر چه طرف های صبح هوا گرم تره اما خلوت تر هم هست البته گرمی هوا هم خیلی زیاد نیست!

هتل ما در مکه بسیار دور بود اما حسن بزرگی است این اتوبوسهای مخصوص ایرانیها!

اولین صحنه ای که از مسجد الحرام دیدیم! از طرف باب فتح! نه حال آدم را میگیرد اینهمه برج های بلند!

اما داخل حرم که میشوی حال دیگری است

یادمه یکبار خیلی کوچیک بودم خواب دیدم آمدم مکه! همین صحنه در نظرم بود البته منهای برج های بلند که سعی میکردم نگاهشان نکنم!

حس میکنی به خدا نزدیک تر شدی! اما خدایا تو که همه جا هستی چرا ما جاهای دیگر خودمان را اینهمه نزدیک به تو حس نمیکنیم؟!

هفت دور پروانه وار برگردش!

 دو رکعت نماز طواف پشت مقام ابراهیم

هفت بار فاصله بین صفا و مروه! نه این یکی به دل نمی نشست آیا هاجر هم اون زمان زیر پایش سنگ بود و سقف بالای سرش با پنکه و نزدیکش آبخوری آب زمزم؟! فسفله اش مهم است اما آن حسی که باید ندارد چون سختی ندارد!

تقصیر!

تمام دیگر محرم نیستی اما هنوز مانده است قسمت مهمش! خودتان میدانید چرا!

باز هم هفت دور برگردش و نماز طواف نساء!

تمام

بعد با تمام خستگی که البته کمتر از چیزی بود که انتظارش را داشتم افسوس که تمام شد!

اما من عاشق طواف شدم! تمام معنی این قسمت شعر شریعتی را حس میکردم!

پروانه وار برگردش....پرستندگان در طواف از سنگ سیاه تا سنگ سیاه

آدمیان به روی زمین طواف میکردند و پرندگان در آسمان از کبوترهای بیشمار حرم گرفته تا گنجشک و بیشتر از همه ابابیل

شاید هنوز هم این ابابیل های کوچک نگهبان خانه خدا هستند چون تنها خانه آنها بود که بالای سقف های حرم دیده  میشد!(عکس پایین نشون میده)

عکسهای مسجد الحرام همه با موبایل گرفته شده که بردنش ممنوع نبود!البته خیلی به عکس گرفتن با موبایل کاری نداشتند

معمولا سعی میکردم پایین باشم پشت مقام ابراهیم جایی که خانه خدا درست روبه رویت بود و نماز خواندن لذت دیگر داشت

عکسی از طبقه دوم:

روز اول باز عصر قبل نماز مغرب طواف کردم و هر روز دیگر و روز آخر دوبار.

من عاشق کبوتر ها بودم و ابابیل

در همه جای شهر مکه و مدینه بین خیابان ها مکانهایی بود که دانه و آب برای کبوتر ها گذاشته بودند یه عالمه کبوتر همشکل که چندان ترس از آدم ها نداشتند

این یکی از جالب ترین صحنه ها در قبرستان ابوطالب بود

 

دل کندن از مدینه سخت بود دل کندن از مکه سخت تر...دلم طواف میخواهد خدایا!

 

پاورقی: تنها خوبی شوخی انفولانزا خلوت تر شدن انجا بود همه میگفتن ماه شعبان خیلی شلوغه اما ما شلوغی ندیدم مشهد خودمون شلوغ تره به خدا!

 

پاورقی: درسته که هوا گرم بود اما نه به اون اندازه که دیگران آشوب کرده بودند!

 

کلام آخر: راستش تا قبل این خیلی جاها بود که دلم میخواست ببینم سوریه کربلا....اما الان به دیدن هیچ کدام راضی نمی شوم تنها آرزوی دوباره رفتن دارم!

 

در صورتی که دوست داشتید عکس ها را با سایز بزرگ ببینید لینک عکس ها اینجاست

قشنگ ترین اتفاق زندگی من

رضای من

یک سال از زمانی که من قلبا بهت جواب دادم میگذره

یادته اون زمان بهت میگفتم من هنوز هیچی رو تایید نمیکنم؟

زمان گذشت ماه ها گذشت

قلبی زبونی  امضایی رسمی! تایید کردم

اما واقعیت اینه که هر ورز بیشتر از دیروز مطمئن شدم اشتباه نکردم

هر روز بیشتر از دیروز دوستت داشتم

هیچ کدوم از این تایید ها مهم نیست اما اعتقاد قلبی الانم برام خیلی مهمه

اعتقاد اینکه به بودنت نیاز دارم

اعتقاد به اینکه خدا ما رو برای هم آفریده

اعتقاد به اینکه تو قشنگ ترین اتفاق زندگیم هستی

پاورقی: امروز جدا از 29 بهمن بودنش و روزسپندارمذگان(خودم رو کشتم تا بخونمش) یه روز خاصی هم برای من و همسرم هست واسه همین اشکال نداره یک پست رو اختصاصی بنویسم 

 

پاورقی بی ربط:از قاصدک عزیز(یکی از قدیمی ترین دوستان وبلاگیم) به خاطر کمکش ممنونم لینک دوستان درست شد اگه احتمالا اسم دوستانی نیست لطفا RSS وبلاگشون رو برام بنویسند

همیشه شاد و عاشق باشید 

 

پاورقی بی ربط 2! وجدانی استفاده از گوگل ریدر خیلی راحته به شما هم پیشنهاد میکنم 

 

دوستانی که لطف کردن باید بگک آدرس جدید خوراک من اینه لطفا عوضش کنید