شکر میکنم

 اصلا انتظارش رو نداشتم...
اما باز هم جای شکرش باقیه
شاید اگه منطقی فکر کنم نه از روی احساسات باید بگم:" تازه خیلی هم به خودم امیدوار شدم!!"
پس ناامید نمیشم ...هیچ وقت دیر نیست

 

پ.ن1: با همه اینها نمیشه احساس غم نداشت!
پ.ن2: موفق شدم اما نه در اون چیزی که می خواستم بنابراین هدفم رو فراموش نمیکنم.

راز داشتن فرزندانی شاد

راز داشتن فرزندانی شاد

نویسنده:استیو بیدلف

مترجم: مهرانگیز طیبات

انتشارات یزد، انتشارات آرمان

قیمت:۷۰۰ تومان!

"استیو بیدولف یکی از اعضای حرفه جدید "درمانگر خانواده" است. کشفیات مهم او و همکارانش در سراسر دنیا نشان می دهد که ما عمیقا بر عزت نفس فرزندانمان تاثیر می گذاریم و در حقیقت با گفتار و نحوه بیان خود آینده آنها را شکل میدهیم."

گرچه خودم هیچ وقت خواهر برادر کوچیک نداشتم اما از وقتی خودم رو شناختم در فامیل همیشه بچه کوچیک داشتیم. بچه ها رو دوست دارم و میتونم ادعا کنم که با تمام بچه ها میتونم ارتباط برقرار کنم.

ویژگی کتاب فوق اینه که نمونه های مختلف رو بیان میکنه.هم نمونه رفتار اشتباه و هم رفتار درست و به برسی تفاوت نتیجه این دو رفتار میپردازه

لازم نیست حتما خودتون بچه داشته باشید که این کتاب براتون مناسب باشه.در تمام مراحل زندگی، ما با بچه های مختلف برخورد میکنیم که بهتره بدونیم چطور باهاشون برخورد کنیم. ممکنه خواهر یا برادر کوچیک باشه یا خاله زاده عمه زاده ، بچه دوستتون یا حتی شاگردتون.

با دقت در رفتار مادر ها با بچه هاشون در این دوره متوجه شدم اکثر مادر ها با بچه هاشون مشکل دارند.یادمون نره که مشکل از بچه ها نیست رفتار ما شخصیت اونها رو شکل میده.

در ضمن به نظر من مهمترین ویژگی این کتاب اینه که مطلقا خسته کننده نیست و هرکس با کمترین سواد هم میتونه ازش استفاده کنه.شخصا به کتاب فوق ایمان دارم.

خبر: در صورت تمایل به خرید این کتاب میتونید با این ایمیل تماس بگیرید.کتاب براتون ارسال میشه

باز هم تهران!

باز هم تهران من رو طلبیده بود!

گرچه رفتن 4 روزه من به تهران به نوعی توفیق اجباری بود و پوشش بازدید از نمایشگاه کتاب رو داشت!

بیستمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران: مطلقا بهم نچسبید! نه خاطرات خوش 6 سال قبل رو زنده کرد نه توانستم ناشرهایی که میخوام پیدا کنم! محل نمایشگاه امسال واقعا افتضاح بود. دلیل این انتخاب چی بود نمیدونم اما به نظر من جای مناسبی برای نمایشگاه کتاب نیست.در نمایشگاه کوچیک قبل از عید شهر خودمون خیلی بشتر توانستم کتاب بخرم!!

آلودگی هوا: بودن در خیابان های تهران تمام مدت با سوزش چشم و اشک چشم همراه بودم. تنها دلیلی که تونستم براش پیدا کنم آلودگی هوا بود.

ونک: نمیدونم چطوریه که من هرجا میخوام بروم از ونک عبور میکنم! 3 بار ونک بودم!

شجاعت: این بار و اسفند ماه شجاعت تنها در تهران راه افتادن رو پیدا کردم! و معلومه که خیلی راحت تر بودم

فال حافظ : معمولا عادت خرید فال رو از دورگرد ها ندارم. اما اینبار از یه پیرمرد فالی گرفتم که شعرش بیش از اندازه شادیبخش بود.

جمعه: اگر پریسا نبود احتمالا دیوانه میشدم!

قطار: تنها دلیلی که باعث شد به جای اتوبوس با قطار بروم و برگردم داشتن همسفر بود . همسفر بودن با پریسا و مادربزرگ مهربونش خیلی عالی بود.

 

با همه این اوصاف خوش گذشت.

نتیجه تمام اینها: سرماخوردگی اساسی که درست همین امروز که برگشتم خودش رو نشون داد.البته فکر کنم این تنها نتیجه جمعه تنها بود نه روزهای قبلش!