حرفهای ناتمام

حرفهای زیادی دارم اما نمیتونم بنویسم فکرم به هم ریخته و پرشان هست. حرفهایی که باید گفته شود اما اینکه چطور گفته شود تا شنونده منظور واقعی را درک کند خود مشکلی است!

" باید اطرافیانمون رو همونطور که هستند بپذیریم و همونطور دوستشون داشته باشیم . در فکر عوض کردن طرف مقابلتون نباشید که اگر این رو متوجه بشه_ حتی اگر با شما موافق باشه_ مخالفت میکنه، شما شکست می خورید و فاصله تون روز به روز بیشتر میشه"

" اگر نمی تونید کسی رو همونطور که هست بپذیرید ازش دور بشید حتی اگر دوستش دارید اینطوری دوستیتون هرگز تبدیل به نفرت نمیشه"

" _ زندگی یعنی حل کردن مشکلات

اما من میگم زندگی یعنی دوست داشتن ، تنها اگر همه رو دوست داشته باشید میتونید مشکلاتشون رو بدون نیاز به تشکر حل کنید و شاد شوید"

 

تولستوی و مجموعه داستان تمشک

لئون تولستوی در سال 1828 در دهی در جنوب مسکو به دنیا آمد. وی 82 سال زندگی کرد و در همان ده دیده از دنیا فروبست

تولستوی اخلاقیترین نویسنده روس و از متعهدانی است که تیره روزیهای جامعه اش را بی هیچ واسطه، و شخصا برسی کرده و درباره فحشاء، بیکاری، دزدی، و ولگردی و گدایی و کلا فقر سیاه جامعه اش تعمق نموده ، تحلیل کرده و کتابی به نام "چه باید کرد" نوشته است.

"نقل از کتاب ققنوس مجموعه داستان از انتشارات ققنوس"

آناکارنینا معروفترین اثر تولستوی یکی از معدود کتابهایی که است که خواندش را نصفه رها کردم

با وجود این داستان های کوتاه تولستوی رو همیشه دوست داشتم خیلی قشنگ و عمیق هستند.

"تمشک" دو کتاب و مجموعه 30 داستان کوتاه از تولستوی نویسنده روسی است که داستانهای زیبا و تاثیر گذاری داره

کتابی که من در اختیار دارم چاپ اول این مجموعه و مربوط به سال 1371 هست مترجم این مجموعه آقای علی آذرنگ هستند

از قشنگ ترین داستان های این مجموعه " آنجا که عشق هست، خدا نیز هست" "یک خدا برای همه" "انسانها چگونه زندگی می کنند" "پسر تعمیدی" و " دو پیرمرد" هست که همگی در کتاب اول هستند.

جملات پایین قستمی از داستان " یک خدا برای همه" هست

" هرچه ادراک انسان از وجود خدا بیشتر باشد، شناختش از وی افزونتر و هرچه این شناخت افزونتر باشد، انسان به خداوند نزدیکتر خواهد بود و از نیکی، بخشایش و عشق خداوند به انسانها بیشتر پیروی خواهد کرد

پس بگذار آن کس که از تابش خورشید بر سراسر جهان هستی آگاه است، آن کس را که تنها پرتوی از خوشید را در شمایل خود می بیند سرزنش نکند یا خوار نشمارد و حتی بر ناباوران کوردلی نیز، که هرگز روشنایی را نمی بینند نفرت نورزد."

دراینجا هم میتونید اطلاعات بیشتری راجع به این نویسنده بخونید

آپدیت بدون هدف!!

سلام

ویرایش شده:مشکلی دارم که در پایین مطرح کردم!

1- از همه دوستانی که تولدم رو تبریک گفتن ممنونم اونهایی که تبریک نگفتن هنوز دیر نشده تا آخر آبان فرصت دارید!!!

2- اینقدر در این مدت خبر تصادف شنیدم که خسته شدم خداوند وقتی بخواد سلامت نگه داره در وحشتناک ترین تصادف هم نگه میداره...حوصله توضیح دادن ندارم گرچه این تصادف مربوط به خودم و مامان بابام نبود اما مربوط به دو تا از عزیزان زندگیم بود پنجشنبه لحظات خیلی بدی رو گذروندم اما تا امروز هر لحظه که به یاد می آرم فقط میگم خدایا شکرت ، شکر که به خیر گذشت

3- جمعه مسابقه کتابخوانی نابینایان در مجتمع جنوب شرق برگذار شد منم برای منشی نابینایان ثبت نام کرده بودم اما فردی که من باید براش سوالات رو میخوندم اصلا کتاب رو نخونده بود!! یعنی به قول خودش سی دی کتاب رو پیدا نکرده بود در کل جلسه فقط سوالات رو براش از بقیه تقلب کردم!! به حق کارهای نکرده! بودن در جمع اینهمه نابینا خیلی جالب بود از بچه های کوچیک تا بزرگتر ها...

4- حرفم رو در مورد کتابخانه امام علی پس می گیرم! اگرچه مخزن کتابخانه دیگه باز نیست اماگذاشتن 4 تا کامپیوتر برای جستجوی کتاب برای عموم کار رو ساده تر کرده ...علاقه مندان بشتابید برای عضو شدن

5- چهارشنبه بعد از 13 سال به کتابخانه مروج رفتم حدودا 13 سال قبل که خونمون در اون حوالی بود اونجا عضو بودم و کتاب می گرفتم! اما الان دیگه زیر 15 سال رو عضو نمیگیرند.

6- یه سوال فنی ؛ اگر راه حلی سراغ دارید ممنون میشم: چطور میشه فایل های صوتی با کیفیت زیر 128 رو به کیفیت 128 تبدیل کرد؟

7- خیلی بده بدون هدف آپدیت کردن...وجدانی!

8- اگر وقت نمیکنم به همه دوستام سر بزنم معذرت!

 

پی نوشت: نمیدونم چی کار کردم که بعضی از پست هام در بخش پرحرفی های من پاک شده

کسی میتونه کمکم کنه؟ قسمتهایی که مربوط به گذشته بود داشتم اما نوشته های مربوط به یک سال اخیر رو ندارم!

یه زمانی خودم آرشیو وبلاگهایی که میخوندم نگه میداشتم اما حالا آرشیو وبلاگ خودم از دستم رفته...اگر کسی تصادفا قسمتی از ارشیو من رو داره ممنون میشم کمکم کنه(اینم از اون حرفها بود خودم ندارم چطور ممکنه کسی داشته باشه!!)