سلام به همه دوستان خوبم
میدونم که الان مثلا امتحانات تموم شده و باید بیکار باشم و دوباره وبلاگ نویس خوبی بشم و مرتب آپدیت کنم...
ولی فعلا از موقع امتحانات هم بیشتر کار دارم! راستش یه تصمیمی گرفتم تصمیمی که اگه 6 ماه قبل ازم می پرسیدند میگفتم: مگه دیوونه ام! (بیشتر شبیه جک میمونه اما فعلا که جدی شده چون راه دیگه ای نمونده)....همین تصمیم به ظاهر ساده که شاید خیلی ساده بشه باهاش برخورد کرد مشکلات فکری زیادی به وجود آورده.فعلا با توجه به وضعیت موجود تا 3 یا 4 ماه دیگه سرم شلوغه و نمیتونم هر هفته پدیت کنم شاید تبدیل بشه به ماهی یکدفعه!
به فرخنده قول داده بودم که اسفند میرم تهران ....ولی همین چند روز پیش مجبور شدم بهش بگم که نمیتونم بروم قبلا کلی باهام دعوا کرده بود ولی بعد که براش توضیح دادم درک کرد.
فعلا به دلیل مسایل امنیتی نمیتونم در مورد تصمیمم چیزی بگم !!! فقط برام دعا کنید
این هم سایت جشن کتاب که مدتی قبل در موردش نوشته بودم و وبلاگ آقای حجازی نویسنده کتاب شاهدخت ابدیت و مترجم کتابهای پائولو کوئلیو در انتشارات کاروان.
این هم شعر
......
به تو می اندیشم!
ای سراپا همه خوبی،
تک و تنها به تو می اندیشم!
همه وقت
همه جا
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم!
تو بدان این را
تنها تو بدان
تو بیا،
تو بمان با من تنها تو بمان.
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گلها تو بخند
اینک این من که به پای تو در افتادم باز.
ریسمانی کن از ان موی دراز
تو بگیر
تو ببند
تو بخواه
پاسخ چلچله ها را تو بگو
قصه ابر هوا را تو بخوان
تو بمان با من تنها تو بمان
در دل ساغر هستی تو بجوش
من همین یک نفس از جرعه جانم باقی ست
آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش
فریدون مشیری
سلام به همه دوستان خوبم
احساس میکنم خیلی وقته از وبلاگم فاصله گرفتم بالاخره کارهام کمتر شد یعنی اصل مهمش که امتحانات باشه تموم شد...حالا انقدر کار عقب افتاده دارم که نمیدونم به کدومش برسم! دلم میخواست بعد این مدت که ننوشتم مخصوصا حالا که تولد وبلاگم هم هست یه پست مفید بنویسم ولی وقت ندارم هم به دوستان سر بزنم هم مطلب بنویسم همین مطلب رو که قبل امتحانات نوشته بودم داشته باشید . کم کم به همه دوستان سر میزنم.
مهمترین موارد استفاده موبایل(همراه)
1 _
SMS :_ فرستادن جک (
ye Yazdie.....! ) (نمیدونم چرا ما برای اینکه بخنیدم حتما باید یکی رو مسخره کنیم!)_ ارسال تبریک تولد و عید (
tavalodet mobarak)_ خبرهای دست اول (
ye khabar . E va M hardo aroos shodan! )_ اعلام موقعیت (
man alan kenare daftare zakeram)_ ابراز علاقه (
delam kheyli barat tang shode khat khati)_ یاد آوری (
yadet nare emrooz jozve ro biari bedi be SH )_ دعوت نامه (
baraye konsert ...hatman bia)_ تقلب برای ا متحان ( تا حالا برای این یکی
sms دریافت نکردم )_
پرسش (avalin ghaziye fasle 2 ro esbatesh ro ostad gofe)_ ادامه دارد...
2 _ عکس و فیلم برداری : (وقتی یکی عشق عکس گرفتن از بچه ها و گلها رو داره طبیعیه هیچ وسیله ای سریعتر و همراه تر از موبایل نیست)
3_ گوش کردن به اهنگ! ( احتمالا بعضیا با واکمن اشتباه میگیرند بعضیا با کامپیوتر)
4_ رادیو ( خدایی تا حالا چند بار از رادیو استفاده کردی که اصرار داری موبایلت رادیو داشته باشه)
5_ ساعت (مد شده استادهای ما همه به جای اینکه ساعت به دست داشته باشند به جای ساعت به موبایل نگاه میکنند فقط کاش یاد میگرفتند موبایلشون رو کوک کنند که وقت اتمام کلاس زنگ بزنه)
6_ جهت بیدار شدن از خواب ( خدایی از زنگ ساعت معمولی بهتر عمل میکنه چون باتری ساعت ممکنه یکدفعه تموم بشه و زنگ نزنه یا ساعت خراب بشه عقب بمونه...مهمتر از اینها اگه زنگش همون زنگ هشدار رسیدن
sms باشه زودتر طرف رو بیدار میکنه!)7_ بازی کامپیوتری ( من که گفتم ملت موبایل رو با کامپیوتر عوضی میگیرند خوشبختانه تا حالا نه با کامپیوتر بازی کردم نه با موبایل) ( البته گاهی هم مفیده برای مثال پدری برای اینکه پسر کوچیکش در مهمونی اینقدر غر نزنه همبازی ندارم و شیطونی نکنه موبالش رو میده به پسر کوچولو که بازی کنه...تا اخر مهمونی دیگه صدایی از پسره بلند نشد)
8_ ماشین حساب ( این مورد استفاده زیادی سر کلاسهای ما داره)
9_ چراغ قوه (این از همه کاربردهاش بهتره )
۱۰
_ مردم آزاری...( این جدیدا برام اتفاق افتاد...در یکی از مهمونی هایی که این مدت به خاطر آمدن داییم رفته بودیم...من موبایل یه بنده خدایی رو گرفتم که یه sms مهم بفرستم! موبایل من هنوز این امر مهم رو نداره! اون بنده خدا که نوه خاله ام بود هم موبایل من رو برداشت و شماره خودش رو با اسم مزاحم ذخیره کرد! نتیجه این شد که وقتی با داییم خیلی جدی مشغول صحبت بودم صدای موبالیه در آمد ....مزاحم calling..... و بلافاصله... missed call.....- کی بود دایی؟ حالا جواب میدادی؟ ـ من در حالیکه به مسببش که گوشه دیگر سالن خونسرد و بی اعتنا نشته بود و انگار نه انگار که من رو ضایع کرده نگاه میکردم بلند گفتم : مزاحم بود خدا بگم باعث و بانیش رو چی کار کنه...و با یه کلیک موبایل بی صدا شد! ...یه بار دیگه زنگ زد ولی صدای موبایله در نیومد....حالا هرچی میخوای missed call بگذار!
۱۱_ تلفن های اضطراری (این آخرین کاربرد موبایل محسوب میشه)
دی ماه رو دوست ندارم
وقایع تلخی رو به یادم می اره ....وقایع تلخی از سال 80 ، 82 ، 83 !
سال 81 دی ماه خیلی خوبی داشتم....گرچه الان هم همه چی مثل سال81هست به جز یکی...
برای همین دلم نمی خواد بنویسم...البته فقط هم این نیست...وقت هم ندارم...فکرم هم دگیر 3 موضوع مختلفه که هیچ ربطی به هم ندارند .
نمیدونم چرا بدون دلیل این شعر به ذهنم رسید که همیشه قدیما( 7 ، 8 سال پیش) برای فرخنده مینوشتم یا میخوندم.
ذلیخا مرد از حسرت که یوسف گشت زندانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
تا سوم یا چهارم بهمن بدرود
شاد باشید و دی ماه خوبی داشته باشید
اگه بهتون سر نزدم...ببخشید...