جملات زهیر ۳

حرف برای نوشتن زیاد دارم...اما وقت نوشتن ندارم....

این هم قسمت آخر جملاتی از کتاب زهیر که در پست های قبلی در موردش نوشتم

 

"_ چرا مردم غمگینند؟

_ مردم اسیر سرگذشت شخصی شانند. همه اعتقاد دارند هدف این زندگی پیروی از یک برنامه است.کسی از خودش نمی پرسد که آیا این برنامه خود اوست یا شخص دیگری آن را برایش ریخته.تجربه کسب می کنند، خاطره می اندوزند، مال جمع می کنند و نظرات دیگران را بر دوش می کشند که سنگین تر از حد توان آنهاست . بنابراین رویاهای خودشان را از یاد می برند."

"برای اینکه انرژی عشق بتواند از روحت بگذرد باید تو را در حالی بیابد که انگار تازه به دنیا امده ای .مردم چرا خوشبخت نیستند؟ برای اینکه می خواهند این انرژی را حبس کنند، که غیر ممکن است."

"گاهی می بریم گاهی می بازیم.منتظر نباشید چیزی را به شما برگردانند، منتظر نباشید قدر تلاشتان را بدانند، عشقتان را درک کنند..."

"انگار می شود عشق را اندازه گرفت! با همان ابزاری که فاصله ریلهای قطار و ارتفاع ساختمان ها و میزان مخمر لازم برای شیرینی را اندازه می گیرند."

"کنترل چی: در زندگی هر کس همواره اتفاقی وجود دارد که عامل اصلی توقف پیشرفت اوست.یک ضربه ، یک شکست تلخ، یک نومیدی عشقی، تا حتی پیروزی که درست درکش نمی کنیم می تواند باعث بزدلی و عدم پیشرفت ما شود."

"ما بنا به طبیعت انسانی مان ، دیگران را در بهترین بخش وجودمان سهیم می کنیم...چرا که همیشه دنبال عشق هستیم و این که ما را بپذیرند"

"چیزی بدتر از این احساس نیست که وجود یا عدم وجود ما برای هیچ کس مهم نیست و دنیا می تواند بدون حضور ما به خوبی و خوشی به راهش ادامه دهد."

"بدتر از قدم زدند در تنهایی این است که کسی را کنار خود داشته باشیم و کاری کنیم این شخص احساس کند در زندگی ما هیچ اهمیتی ندارد."

 

"می خواهم به همه چیز فکر کنم جز چیزی که تا چند دقیقه دیگر برایم رخ می دهد.امروز مهربان ترین مرد دنیایم چرا که به هدفم نزدیک شدم از چیزی که در انتظارم است می ترسم واکنشم این است که به دیگران خدمت کنم ، به خدا نشان بدهم که آدم خوبی هستم،که سزاوار برکتی هستم که آنقدر دنبالش بودم."

 

به نظر شما کدوم جمله از همه قشنگ تر بود؟

جملات زهیر ۲

در پست های قبلی در مورد کتاب زهیر پائولو کوئلیو و اولین قسمت از جملات زیبای کتاب نوشتم . این بار نوبت به دومین قسمت از جملات میرسه

تعداد جملات انتخابی من خیلی زیاد بودند و بعد از تایپ باز یه تعدادش رو حذف کردم. به هر صورت حیفه فقط به خوندن این جملات اکتفا کنید اگر علاقه دارید بهتره خود کتاب رو بخونید مسلما شما چیزهایی رو متوجه میشید که من بهش توجه نکردم.

 

"روزی که انسان بر انرژی عشق تسلط یابد کاری به اهمیت کشف آتش انجام داده"

"اگر کسی بتواند بی قید و شرط محبوبش را دوست بدارد دارد عشق به خدا را نشان می دهد.اگر عشق به خدا را تجلی بدهد، همنوعش را هم دوست میدارد . اگر همنوعش را دوست بدارد خودش را هم دوست می دارد."

 "می توانی سه چیز مهم را کشف کنی. اول :در لحظه ای که مردم تصمیم می گیرند با مشکلی رو به رو شوند متوجه می شوند قابل تر از آنند که فکر می کردند.دوم: انرژی و خرد به تمامی از منشاء ناشناخته ای می آید که معمولا به آن می گوییم خدا.سوم: هیچ کس در رنج و محنت خودش تنها نیست همیشه کس دیگری هست که مثل ما فکر می کند."

"عشق به همین شکل از بین رفت این اتفاق وقتی افتاد که می خواستیم قواعد دقیقی برای ابراز عشق وضع کنیم."

"من به نشانه ها اعتقاد دارم . به سرنوشت اعتقاد دارم اعتقاد دارم که هر روز انسان ها در هر کارشان این امکان را دارند که بفهمند بهترین تصمیم چیست."

"اگر دو نفر ، فقط دو نفر شادتر باشند، دنیا شادتر میشود"

"وقتی کنار همیم ... میخواهیم همدیگر را عوض کنیم می خواهیم روش شخصی مان را برای دیدن واقعیت به هم تحمیل کنیم."

"در واقع فقط رنج می بریم چرا که به جای پذرفتن نیروی عشق سعی میکنیم آن را کاهش دهیم تا در جهان مطلوب خودمان جا بگیرد."

 

شنبه عصر خیلی غیر منتظره و بدون برنامه دوست جونم رو بعد سالها دیدم...خیلی خیلی ذوق کردم و خوشحال شدم...کلی با هم حرف زدیم...اما آنقدر حرفهای زمان حال زیاد بود که اصلا از گذشته حرفی به میون نیومد...دلم برای اون روزها تنگ شده گرچه به خاطر کنکور روزهای خوبی نبودند...همه اتفاق های خوب غیرمنتظره بودنش نشاط اورتره....فرصت رو غنیمت می شمارم و مزدوج شدنش رو تبریک میگم. البته من قبلش خبردار شده بودم...تا حالا دیدید یکی خبر ازدواجش رو از طریق off بده! چند هفته قبل یکشنبه باهاش تلفنی صحبت کرده بودم هیچی نگفت دو روز بعدش برام off گذاشت که فردا عقدمه! پشت اینترنت شوکه شدم! این بعد عیدی هم مرتب خبر مزدوج شدن میشنوم...امیدوارم همگی جوونها! خوشبخت باشند.

در اخر : من می خوام بروم نمایشگاه کتاب... ولی امسال هم مثل سالهای قبل امکانش نیست ! یاد دفعه قبل که رفتم به خیر اولین سال دانشجویی بود از طرف دانشگاه رفتیم...خیلی خیلی خوش گذشت. حالا آخر هفته به جای تهران به مرودشت فارس طلبیده شدم! توفیق اجباری!

این هم یه کلیپ خیلی قشنگ که مریم جون برام فرستاده بود.(پیله های پرواز) شعرش رو خیلی دوست دارم

جملات کتاب زهیر ۱

هفته قبل به دلایل خیلی معمولی سرم شلوغ بود و نتوستم آپدیت کنم ...مراسم سالگرد فوت امید...امتحان...بیرون رفتن بدون برنامه...

می رسیم به جملات زیبای کتاب زهیر که فکر میکنم باید در سه پست جدا کنم تا خیلی هم طولانی نشه. راستش به نظر من این داستان در مواردی خیلی تناقض داره ...درست تر بگم حرف های شخص اول داستان یه کم متناقضه و در ضمن مخالف عملش هم هست...حداقل من اینطور حس کردم.

"در حین مبارزه کسانی را میدیدم که به نام آزادی حرف می زدند و هرچه بیشتر از این تنها حق انسان دفاع می کردند بیش تر برده ی خواست اجدادشان به نظر می رسیدند ، برده عدالت، رژیم های اجتماعی، پروژه های نمیه تمام ، عشق هایی که در ان نمی توانستند بگویند نه یا بس است، برده ی تعطیلات اخر هفته که مجبور بودند با کسانی غدا بخورند که دوست نداشتند، برده ی تجمل ، برده ی ظاهر تجمل، برده ی ظاهر ظاهر تجمل، برده زندگی ای که خودشان انتخاب نکرده بودند و اما تصمیم گرفته بودند با ان بسازند...چرا که کسی به انها القا کرده بود این به نفعشان است. "

 

"آزادی همان بی تعهدی نیست، آزادی توانایی انتخاب، و تعهد به آن انتخاب است."

 

"کافی است توجه کنید، هرگاه آماده باشید، آموزه ها هم به شما میرسد.همواره اگر به نشانه ها توجه کنید هرچه را برای گام بعد نیاز دارید، خواهید آموخت."

 

"در جنگ ، آدم به سر حد وجود خودش می رسد هر لحظه یا روز بعد ممکن است بمیرد.کسی که به این مرز میرسد طور دیگری عمل میکند."

"دوست واقعی کسی است که موقع پیشامدهای خوب کنار آدم است .کسی که کنار ما بالا و پایین می پرد و به خاطر موفقیت های ما شادی میکند.دوست کاذب کسی است که با ان قیافه ی غمگین و ان همدردی، فقط در لحظه های سختی ظاهر میشود و در واقع مشکلات ما تسلایی است برای زندگی نکبت بار خودش."

"اگر او را نبخشی تا آخر در فکر رنجی هستی که او برایت به وجود آورده و این درد هیچ وقت تمام نمی شود. نمی گویم باید از او خوشت بیاید .لازم نیست او را یک فرشته بدانی .

انرژی نفرت تو را به هیچ جایی نمی رساند اما انرژی بخشش که خودش را با عشق نشان می دهد می تواند زندگی ات را به شکل مثبتی عوض کند.

خدا همیشه تو را می بخشد تو هم ببخش"

 

"هیچ وقت چیزی را که خیلی می خواهد اما داشتنش خطرناک است ، نمی پذیرد"

 

"مردم آزادند همه چیزشان را انتخاب کنند: مدرسه، دانشگاه، خمیردندان، اتومبیل، فیلم، شوهر ، زن. اما وقتی پای عقاید دینی به میان می آید برخورد حکومت طوری است که انگار مردم شعور کافی ندارند و به راحتی می شود از آن ها سوء استفاده کرد."

"عشق خوب و بد نمی شناسد آبادی و ویرانی نمی شناسد، در عشق فقط حرکت است و بس. عشق قوانین طبیعت را تغییر می دهد."

"عشق در تضاد نیرو می یابد.عشق در رویارویی و دگردیسی دوام می یابد."

 

"عشق نیرویی وحشی است.اگر بکوشیم مهارش کنیم نابودمان می کند. اگر بخواهیم اسیرش کنیم ما را به بردگی می کشاند.اگر سعی کنیم آن را بفهمیم در سرگشتگی و حیرانی جایمان می گذارد.

این نیرو در جهان است تا به ما شادی ببخشد، تا ما را به خدا و به هم نزدیک تر کند."

 

ادامه جملات را در پست بعدی می فرستم

شاد باشید تا دنیا هم شادتر باشد