بدترین و بهترین اتفاقهای زندگیم هیچکدام نتوانسته بود در این ۶ سال من را اینهمه وقت از وبلاگ نویسی دور کند!
ولی زندگی همین است!
الان دیگر نمیتوانم ادعا کنم به خاطر آرش نمی شود!
گهگاه وقت دارم اما نمیشود نمیدانم چرا
انگار طلسم شده باشد؟!
من هستم خوبم
دوباره مینویسم
وبلاگهای همه دوستانم را میخوانم گرچه معمولا وقت نمیکنم کامنت بگذارم
این پست فقط برای این بود که طلسمش شکسته شود!
اما میدانید احساس خوبی نیست که جز چند دوست کسی نبود من را نفهمید!!
یک نفر مرا وادار کند دوباره بنویسم
سلام خاطره عزیز
طلسم شکسته شده و مطمئنم دوباره مینویسی
منتظرم
ما نبودت رو به حساب وقت گذاشتن واسه ارش کوچولو گذاشته بودیم و بس
تجربه نشون داده که وقتی یه مدت ننویسی واقعا از نو شروع کردن کار سختیه
راستش منم مدت هاست دیگه منظم نمینویسم


گاهی هستم گاهی نه
اینه که دوستام عادت کردن
احتمالا مثلا اگه یه سال وبم رو آپ نکنم تازه متوجه غیبتم میشن
خلاصه این که به قول ادمین ما اینو به حساب آرش خان گذاشتیم دیگه
روی ماه هردتون رو میبوسم
سلام بر دوست وبلاگ نویس قدیمی ، هر چند ما را فراموش کردی ولی ما همه دوستان قدیمی را در یاد داریم