تولد مبارک وبلاگ عزیزم

بهمن به نیمه رسید و هیچ کس تولد وبلاگم رو بهش تبریک نگفت

حتی خود من!

بیچاره وبلاگ 3 ساله من که حتی خودم هم تولدش رو فراموش کردم!

درسته که خود من وبلاگ نویسی رو خیلی قبل تر از این وبلاگ شروع کردم اما وبلاگم تقصیری نداره که کسی تولدش رو تبریک نگفته!

تولدت مبارک وبلاگ عزیز من

آرزوهای من برای تولد وبلاگ خاطره کویر

۱-امیدورام سالهای سال عمر کنی و عمر مفیدت از عمر مفید صاحبت بیشتر باشه!

۲-امیدوارم یکدفعه صاحبت به سرش نزنه که دیگه حرفی برای گفتن نداره و درت رو تخته کنه

۳-امیدوارم تعداد بازدید کنندگانی که فقط به خاطر خودت میان پیشت (نه به خاطر اینکه صاحبت در وبلاگشون نظر بده) روز به روز بیشتر بشه

شما آرزویی برای تولد وبلاگ خاطره کویر ندارید؟

حتی وقت ندارم برای تولدش بهش قالب جدید هدیه بدم!

این نیز بگذرد

بالاخره بعد از 10 روز برگشتم

حرفهای زیادی دارم

آنقدر موضوع برای نوشتن دارم که نمیدونم از کدومش شروع کنم

خسته ام، هم روحی هم جسمی هم فکری!

کاش میشد برای مدتی آرامش فکری داشته باشم اما نپندارم!

1- آدم نمیدونه در برابر محبت خواهرانه و بی دریغ ، باید چطور تشکر کنه؟

2- دلم نمیخواد هیچ کدوم از دوستای قدیمی رو از دست بدم ...مبارزه میکنم!

3-گاهی در بعضی از هدیه های به ظاهر کوچیک، محبت و صداقتی بی انتها وجود داره مخصوصا وقتی از طرف یه دختر12 ساله باشه.

4- دیگه تقریبا عادت کردم که مردم من رو با یه تازه دیپلم گرفته یا یه دبیرستانی اشتباه میگیرند ناراحت نمیشم اما بعضی ها دیگه خیلی از مرحله پرتند!

5- به هر جا می روی آسمان همین رنگ است!

6-کجاست کسی که درک کند که باور کند؟

7- به این نتیجه رسیدم که خیلی نازک نارنجیم!

 

پاورقی: هیچ کدوم از 7 مورد بالا به هم مربوط نبود.