دلم معجزه میخواهد!

1-خسته ام!

کی این تابستان تمام می شود!؟

همش کابوس!

هر روز خبرهایی می شنویم که به کابوس شبیه است تا خبر!

کی تمام می شود!؟

از این تابستان شوم چیزی نمانده!

اما این کابوس ها تا کی ادامه دارد؟!

2-داریم نقل مکان میکنیم به جایی که از منبع اصلی خبر یعنی اینترنت خبری نیست!

شاید تا کمتر از یک ماه دیگر!

دلم میگیرد که مجبورم دیر به دیر به وبلاگ های دوستان سر بزنم!

اما فکر میکنم چندان بد هم نیست حداقل خبرها را نمیخوانم!!

خدایا خودت میدانی در هربار که دور کعبه میچرخیدم برای مردمم هم دعا میکردم!

و انجا هم کسانی را میدیدم که از ظاهرشان معلوم بود آرزویی مانند من دارند...

دعای ما را مستجاب کن!

3-از بچگی عاشق ماه رمضون بودم اما امسال رمضان یه جوری بود!

نمیدونم من مشکل داشتم یا ماه رمضان امسال!

منظورم سخت تر بودنش نبود ها ! گرچه من از اولی که روزه گرفتم رمضان در ماه های سرد سال بوده و رمضان در تابستان را نچشیده بودم اما آنقدر ها هم به نظر می رسد سخت تر نیست! فقط کاش خدا اجازه میداد کمی آب بخوریم!!!

4-دلم طواف میخواهد!

5- همیشه گفتن" تاریک ترین موقع؛زمان قبل از سپیده است!"

پس این تاریک ترین موقع کی میرسد!

خدایا گاهی فکر میکنم قدرت صبر بنده هایت را زیادی دست بالا گرفتی!

مثل چند ماه قبل:دلم معجزه میخواهد!  

 

پاورقی بی ربط: بعد اینکه وبلاگ چند تا دوست رو معرفی کردم و وبلاگ نویس نبودند و وبلاگشان عمری نداشت قصد داشتم دیگه وبلاگ دوستی رو معرفی نکنم. اما خوب چون به نظرم رسیده ممکنه این دو وبلاگ عمر بیشتری داشته باشند وظیفه ام میدونم که معرفیشون کنم! 

اول:وبلاگ ستاره سهیل پسر عمه مهربون من که دوست داره از عشق بنویسه و شعرها و متن های خوبی در وبلاگش میشه پیدا کرد. 

دوم:وبلاگ مسافری از کویر که از همشهری ها و البته برادر یکی از بهترین دوستان من. 

امیدوارم وبلاگشان همیشه پایدار باشد