پدر بزرگ قصه گوی ما درگذشت

دو  روزی می شود از سفر برگشتم اما اینقدر کار عقب مونده وبلاگ نخونده خبرهای نشنیده و نخونده بود که فرصت نوشتن پیدا نکردم
به هر جهت آب و هوای شمال, ساحل دریا, موزه های تبریز, زیبایی همدان ....و از همه مهمتر دور بودن از انواع رسانه ها حالم رو برگردوند سر جاش
گرچه به محض رسیدن به یزد ساعت 1 صبح پوستر درگذشت مهدی آذریزدی و بعد از ان انواع خبرهای بد که پشت هم می رسد و اخریش سقوط هواپیمایی در قزوین بودحالم رو گرفت
زندگی همین است باید زندگی کرد

نمیدونم چرا اینقدر حوادث تلخ در این مدت زیاد شده





مهدی آذر یزدی پدربزرگ قصه های خوب
مانند پدربزرگی بود که در کودکی خیلی از ماها حضور داشت و قصه می گفت
سری کتابهای "قصه های خوب برای بچه های خوب" کتابهای مورد علاقه دوران کودکیم بود
و انقدر به مجموعه"قصه های تازه از کتابهای کهن" علاقه داشتم که در بزرگسالی به مجموعه کتابهایم اضافه کردم
روحش شاد

پاورقی بی ربط: سفر نامه خواهم نوشت حتما!