سفر نامه

قبل از سفر: مرگ قناریم درست روز قبل از حرکت باعث شد وقت نکنم براش غصه بخورم! با وجود اینکه دیگه پیر شده بود و این اواخر هم مریض بود اما الان که برگشتم جای خالیش رو بدجوری حس میکنم. 5 سال مدت کمی نیست برای عادت کردن

کاشان: خونه های قدیمی بی نهایت زیبا که من رو شیفته کرده بود سر فرصت عکس هاش رو میگذارم

قمصر: هوای عالی و شهر قشنگ با مردمانی بی نهایت مهمان نواز. شهر های مختلفی رفتم اما تا حالا جایی رو ندیدم که مثل کاشان و قمصر مهمان نواز باشند. در هر صورت عاشق شهر کوچیک قمصر شدم.

تهران- میدان آزادی: وقتی میدان تخریب شده رو دیدم خیلی دلم گرفت. چطور دلشون آمد آنهمه درخت قدیمی رو قطع کنند؟

تهران- کاخ گلستان: خیلی عظیم و زیبا بود گرچه قشنگ ترین جاهاش به علت بازسازی تعطیل بود.

تهران: اگر همیشه تهران مثل این روزهای تعطیل خلوت بود تهران جای قشنگی بود برای زندگی. البته اگر!!

تهران- جاده چالوس بعد از سد کرج: اگرچه به ترافیک شدیدی برخوردیم اما در نهایت جایی کنار رودخانه چادر زدیم تا عصر خیلی خوش گذشت.

تهران: بودن با پردیس و پگاه بچه های پسر خاله ام همیشه برام لذت بخش بوده.

تهران- هفت تیر: از خرید مخصوصا خرید مانتو و کفش متنفرم. معمولا این مواقع خیلی بداخلاق میشم

تهران : خیلی حالگیریه من برم تهران و نتونم فرخنده رو ببینم! حالا فرخنده که فامیل بود به دیدن هیچ دوستی هم وقت نکردم بروم.

قم: در راه برگشت از تهران: خبر نسبتا خوبی رو از طریق پریسا شنیدم. به موجب اون خبر هنوز از تهران نیومده باید جمعه برگردم!! چون باید یک پست کامل بهش اختصاص بدم باشه وقتی دوباره از تهران برگشتم!

بعد از سفر: بعد از سفر اسفند و اردیبهشت و شهریور به تهران و حالا هم دوباره در شهریور...به خاطر همون خبر به نظر میرسه حداقل در 3 سال آینده بیشتر در تهران باشم تا شهر خودم!