عکسهایی از سفر 88(شمال)

ادامه سفر:

اول: اینکه گاهی زیاد توضیح نمیدهم بشتر به این دلیل است که معمولا خسته کننده می شود و خواننده ای ندارد!


چیزی که تمام مسیرهای شمال از ساری تا بندر انزلی جلب توجه میکرد پرستو های کوچک بود و اگر دقت میکردی خانه های پرستو ها در گوشه های سقف خانه ها یا مغازه ها دیده میشد

این عکس را  در یک پمپ بنزین گرفتم که نزدیک 10 لانه پرستو کنار هم در سقفهای مختلف دیده میشد که البته هنوز جوجه ها در تخم هستن

 

سه شنبه به جای رفتن به گرگان به یکی از جاده های فرعی اطراف جاده اصلی پیچیدیم اول یه روستای کوچک بود که اسمش خاطرم نمونده اما محلی های اونجا ما رو به محلی به نام استخر"خربزه چشمه" راهنمایی کردن که مسیر طولانی بود که در کوه بالا میرفت و از جایی به بعد دیگه اسفالت هم نبود اما مسیر بسیار زیبا و دیدنی بود مخصوصا از بالا منظره پایین بی نظیر بود

بعد به محلی رسیدیم که آب چشمه رو که از قرار خیلی دور بود با لوله به استخری میریخت که زمانهایی برای شنا هم داشت اما فقط محلی ها اونجا بودن و خلوت بود

آرامش ...صدای پرنده های مختلف تا چشم کار میکرد درخت بود وسط جنگل حتی آسمان هم سبز بود!

چهارشنبه رفتیم طرف سد شهید رجایی

اول در یه استخر پروش ماهی توقف کردیم استخرهای پر از ماهی قزل آلاکه البته فقط عکسهایی که از ماهی های زرد گرفتم مشخص هستن


شالیهای برنج وقتی نزدکش می رفتی عطر برنج رو میشد حس کرد


پاورقی:اینبار در سفر به شمال به این نتیجه رسیدم بهترین حالت برای اینکه از گرمای تابستان در امان بمانیم اینه که ظهر ها برویم طرف جنگل و مناطق که تقریبا کوهستانی هست و عصرها طرف دریا!


سالگرد:یک سال گذشت(یعنی دقیقا دیروز میشه سالگردش)


نظرات 12 + ارسال نظر
حسین سه‌شنبه 6 مرداد 1388 ساعت 02:58 ب.ظ http://rachene.blogfa.com

سلام فقط باید بگم خوش به حالت
منو وسوسه کردی که بار و بندیل سفر رو ببندم

دوست چهارشنبه 7 مرداد 1388 ساعت 12:22 ق.ظ http://www.zendegi1390.blogfa.com

لحظات را خوب به یادگار گذاشته بودی.....

anubis چهارشنبه 7 مرداد 1388 ساعت 12:50 ق.ظ http://cynopolis.persianblog.ir

سلام عکسات جالب بود ، من بعد از مدّت ها به روز شدم.

مینا چهارشنبه 7 مرداد 1388 ساعت 09:30 ق.ظ http://minasebt.blogfa.com

سلام خاطره عزیز
وقتی بین یه مشت بتون و آهن نشستی و از گرمای هوا کلافه شدی دیدن این تصاویر و منظره ها واقعا لذت بخش میشه و حالتو حسابی جا میاره ...ممنون

دامون جمعه 9 مرداد 1388 ساعت 04:22 ب.ظ http://www.damun.blogsky.com

فراوان لذت بردم
مخصوصا از اون عکسهای دورنما
با اینکه تازه از سفر برگشتم اما بازم دلم هوای رفتن کرد

مسعود سیدحسنی جمعه 9 مرداد 1388 ساعت 11:17 ب.ظ http://rainylife.blogfa.com

سلام . سالگرد عروسیتون مبارک
امیدوارم همیشه شاد باشید .
منم وبلاگمو افتتاح کردم .
خوشحال میشم بهم سر بزنید .

آرش شنبه 10 مرداد 1388 ساعت 12:43 ب.ظ http://www.setarehbaran.mihanblog.com

تولد یکسالگی وب لاگت رو تبریک میگم
امیدوارم 100 ساله بشه

چرکنویس شنبه 10 مرداد 1388 ساعت 01:58 ب.ظ http://cherknevis112.blogsky.com

سالگرد ازدواجت مبارک. در کنار هم همیشه شاد باشین.
عکسات خیلی خوشگل بود. کلی کیف کردم

آرش یکشنبه 11 مرداد 1388 ساعت 02:41 ق.ظ http://www.setarehbaran.mihanblog.com

وااااااااااااااای شرمنده
ببخشید تورو خدا این مدت زیاد حال و حوصبه درست و حسابی ندارم.
جشن یک سالگی ازدواج تون رو از صمیم قلب تبریک میگم.
امیدوارم سالیان سال زندگی خوب خوش و شادی در کنار هم داشته باشید

میکاییل عموزاد جمعه 29 مرداد 1389 ساعت 11:24 ق.ظ http://262626.blogfa.com

با سلام و خستهنباشید . داستان پیدا کردن وب شما را در وب خود نوشته ام . من نویسنده وبلاگ همان روستایی هستم که شما در خربزه چشمه آن بوده اید... برای اینکه تجدید خاطره ای شود بیایید در وب و از مطالب روستا و عکسهای آن بهرمند شوید. منتظرم. نظر یادت نره آخه با وجود روزی ۵۰ بازدید کننده و نظر دهنده دوست دارم برایم نظر بذارید تا مردم روستا از رشد روستای خود با خبر شوند.

خسرو دوشنبه 8 شهریور 1389 ساعت 01:49 ب.ظ

سلام من از جوانان روستای مهدیرجه ای هستم که شما چند عکس از اونو گذاشتین. چشمه روستا نسبت به پارسال خیلی بهتر شده و جاده اش همه شن ریزی شده است میزان مهمانان آن بساسر بیشتر شده است خوشحال می شیم اگه دوباره اونجا سر بزنید

علی چهارشنبه 19 آبان 1389 ساعت 04:23 ب.ظ

اون فرعی که رفتی و به خربزه چشمه رسیدی مهدیرجه نبود در حوالی بهشهر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد