مسافرت همیشه خوبه
اگه بهت خوش نگذره وقتی به خونه میرسی قدر خونه و شهر خودت رو بیشتر میدونی
اگه هم بهت خوش بگذره که چه بهتر(گرچه به نظر من باز هم قدر خونه و آرامش خونه رو میدونی)
دوشنبه 15 تیر از مسر جاده چوپانان به طرف شمال رفتیم که مسیری خلوت تر و نزدیک تره به نسبت مسیر تهران
مسیر چوپانان منحصر به فرد هست مخصوصا کوه هاش.
روستای چوپانان در یک امامزاده برای صبحانه توقف کردیم راستش از این روستای کوچیک خوشم آمد یه جور آرامش خاص
حضور ملخ های درشت به شدت حس میشد با هر قدمی یک یا گاهی چند ملخ جلوی پا میپرید روی درخت ها پر از ملخ بود
حتی یک ملخ داشت عبادت میکرد!
این هم گله شتر که در اطراف جاده بودندقبل از ساری در مسیر جاده که برای نهار توفق کردیم گلهای وحشی زیادی بود از جمله گل گاوزبان که محلی ها برای چیدنش آمده بودن
اما ساحل دریای خزر آباد(فرح آباد) که از ساری خیلی فاصله داست ,ساحل شنی با صدف های کوچیک
اگه به موج هایی که به ساحل برخورد میکرد دقت میکردی ماهی های کوچیک دیده میشد که تعدادشون کم نبود
این هم عکسی از طلوع خوشید در ساحل خزر آباد(فرح آباد)
فکر کنمممممممممممممممممممم اوللللللللللللللللللللللللللل
عکسهای قشنگی بود
مسهفرت خیلی خوبه
روح آدمو آرامش میده
البته اگه کسی نباشه که تو مسهفرتم نقش سوهان داشته باشه
سلام وبلاگت واقعا عالیه به منم سربزن
منتظر نظرت هستم
تی شرت استین بلند پسرانه با طرح تخت جمشید
تی شرت استین بلند پسرانه با طرح شعری از خیام
تی شرت استین بلند پسرانه با طرح نستعلیق
تی شرت استین کوتاه پسرانه با طرح جومونگ
................و
به به... به سلامتی خانوم خانوم ها...
خوش به سعادتت...
سفرت به خیر و سلامتی...
تورخدا برای من هم دعا کن... الان یه دونه... یه دونه آرزو از همه بیشتر جلوی چشممه و دوست دارم همین روزها برآورده بشه...
اگر این قوانین جمهوری اسلامی میذاشت... من هم ...
بگذریم...
التماس دعا...
سلام خاطره جان
خوش به حال بعضی ها ......
ایشاالله همیشه سفر بهتنون خوش بگذره
پس سفر هم نتونسته روحیه ی شما رو عوض کنه!!
چند هفته بود که برای فرار از این شهر گل و بلبل و این روحیه ی بهاریمان می خواستم یه سفری داشته باشم
به هر کجا که شد!
اما خب جور نشد!
گذاشتم برای بعد از ماه رمضون!
به محض اینکه تمام شد.
اما مقصد هنوز معلوم نیست!
شمال پایه می خواهد برای ما مجردها
شاید مشهد
شاید جنوب ، می دانم
گیجم..گیج..
سلام
به قول معروف هیچ جا خونه آدم نمیشه!!!
عکسهاتون زیبا بود! فکر کنم شاید سررشته ای در عکاسی داشته باشین!!!
من تازه وبلاگ زدم و خوشحال میشم به من هم سر بزنین و نظرتون رو برای بهتر شدن بگین!!! منتظرتونم...
یا حق
سلام خاطره عزیز
خیلی با حال بود
راستش رو بگم خیلی از ملخ جماعت میترسم :((
سلام
یه ایرادی که میشه به پستهای سفرنامه ات نوشت اینه که توضیح کاملی نمی دی
تا کسه دیگه هم بتونه استفاده کنه
کاش مسیر رو از ابتدا کامل میگفتی
شاید ماهم مشتری میشدیم
متفاوت بود این مطلب . حیف که خدمت دستو پایم رو بسته وگرنه این تابستون یک سفر می چسبه .
با مطلبی به روزم سر بزنید
سلام خاطره جان
بی معرفتی کدام هست ....
به هر حال در این زمونه مشغله های آدمی زیاد شده ...
تجربیات شخصی خودم رو در مورد آلوئه براتون می زارم و خبرتون می کنم ...
توصیه کنید به همه دوستان یه دونه گلدونش رو حتما توی خونه داشته باشن
سلام عزیز
عکسای قشنگی بود
عجب جاهای با صفایی جای من رو هم خالی کن
عکس ملخ و عکس آخری که از طلوع خورشید گذاشتی بی نظیر بود
سلام. خیلی جالب بود. روستای چوپانان واقعا عالیه بازم سر بزنید به الماس خوش تراش کویر
کاملا متفاوت :
با ما همکاری فرهنگی داشته باشید ...
نایین پژوه . نخستین سایت پژوهشی درباره نایین ( و نه مختص شهر نایین )
باز هم به روستای چوپانان تشریف بیارید .با تشکر از لطفتون.یک چوپانانی
سلام
چندتا راه از گرگان به دامغان وجود داره
جادهدآزادشهر طولانی هست
یکیش توسکستان یکی از گلوگاه میره نیالا، از اونجا میره دامغان، چند تیکه آسفالت دردست ساخت هست ولی شبهای برفی چون جاده طولانی تری نسبت به توسکستان توی وزش باد و کولاک قرار داره، میتونه خطرناکتر باشه.
مواردی که توی جعبه باید باشه، زنجیرچرخ(مدل های جدیدپلاستیکی، که بستنش رو شما واقعا عملا بتونید تو دمای زیر صفر ببندید و بازکنید،دستکش،جک سالم دوسه تا آجر)؛ خیلی موارد تو ماههای نه ده یازده و دوازده وقتی از دامغان آفتابی به سمت گلوگاه بیاید، نزدیک کوههای بعداز دامغان، به طرز باورنکردنی ای احتمال درگیرشدن باکولاک هست.
بعداز دامغان، نرسیده به معلمان چند رشته کوه هست که دوتا پیچ خطرناک داره و زمستونا اکثرا مه گرفتگی هست.
یک قطره مایع ظرفشویی از داخل روی شیشه جلو، کل بخارآب رو ازبین میبره،ضمنا چندثانیه کولر بادسرد روی شیشه جلو بخار رو پاک میکنه.
لاستیک ها نباید کهنه باشه و چک کردن زاپاس هر دفعه و تمرین عوض کردن چرخ مهمه.
ترمز زدن روی یخ زدگی اشتباه خطرناکی هست و با دنده دو بدون گاز دادن شاید بهترباشه، قبل از وارد شدن به این جاده چهارچرخ بهتره تنظیم باد و آچارکشی بشه.
داخل جعبه، چندتا تن ماهی، آ معدنی، چندتا نون، سیم بکسل،چراغ قوه، کبریت،خرما، پاور فول برق، کابل دیتا موبایل،شارزری که به ماشین وصل میشه،چاقو،آینه کوچک،عینک آفتابی،کابل باتری به باتری، جعبه آچار مجهز، حتما دوتاپتوی نازک مسافرتی، تسمه پروانه،سیم کلاچ، چسب پهن، چوب دستی، یک گوشی دوم باسیمکارت قابل استفاده، و... باشه بهتره.
شیشه ها دودی تیره بشه،شاید تابستون خیلی بهترباشه
کولر سالم خیلی خیلی مهمه
ابتدای هر شهر تومسیر یک پیامک حاوی اسم اون شهر به یه نفر بدید،چون بعضی جاها دکل نیست و نزدیک چوپانان آنتن نیست.
از چوپانان به معلمان که برسید، دوتا راه یکی میره راست یکی میره چپ(راه سمت چپ مناسبه نه راه سمت راست)
هرپمپ بنزین حتی اگه یک لیترهم خالی باشه بهتره باک کامل پرباشه
بعداز معلمان، جاده به علت نرم بودن کویر، پله پله میشه،سرعت بالای هشتاد، ماشین رو ممکنه چپ کنه(حدودا ده کیلومتر اینجوریه و بهتره با احتیاط دقیقا وسط آسفالت حرکت کرد،چون لبه ها گودال شده)
همین کویر بادهای تندی میوزه و بازکردن جعبه یا کاپوت میتونه خطرناک باشه
اینجا بااینکه خاک به نظرمیرسه، زیر خاک خیس و اگه لاستیک پایین بره، بیرون آوردن ماشین میتونه کاملا غیرممکن باشه
بین معلمان و چوپانان حدودا دوساعت یابیشتر هست که احتمال خواب رفتن راننده ای که سمت شما میاد تو تابستون وجود داره، برای پارک کردن بهتره نزدیک ماشینی که قبلا پارک کرده، پارک نکنید.
بین جندق و چوپانان طوفان شن هست
شیشه شو و برف پاک کن پر آب و سالم باشه
تردد یک خانم تنها توی این جاده خیلی میتونه خطرناک باشه، (حداقل سر یک مرد شبیه سازی شده روی صندلی کناری که پارچه ای روش انداخته آفتاب نخوره ممکنه کارساز باشه)
احتمال برخورد باشتر مخصوصا توی تابستون خطرناکه، شتر وسط جاده به بوق زدن و... هیچ واکنشی نشون نمیده و مثل کوه ازجاش حرکت نمیکنه
ابتدای جاده یزد به سمت چوپانان، یک میدان هست که پیچ تندی داره.
شاید وجود یک چهارلیتری بنزین داخل جعبه خیلی خطرناک و.شاید برخی موارد کارراه بنداز باشه.
دوجا، توی این جاده احتمال سیل حتی تو بهار زیاده، یکی کوههای بین چوپانان و یزد، به طول صدمتر از جاده، یکی بین جندق و پلیس راه.
عاقلانه ترین تردد، همراه بودن حداقل دوماشین باهم هست
اگه لاستیک جلو از لبه جاده بیرون افتاد، سریع نباید بالا آورد، بااحتیاط و کم کم.
خودم حداقل هجده بار این جاده رو تردد کردم. ولی خوشبختانه تابحال به مشکل برنخوردم یا به موارد مذکور نیاز پیدا نشده.
از چوپانان دوتاجاده میره یزد، یکیش زودتر میرسه به جاده اصلی تهران یزد،دومی مستقیم تر به سمت یزد میره، من از دومی میرفتم.
فقط خاطره تلخ یک شب و یکبار وسط کوه های بین دامغان و ساری، کولاک و یخ زدگی جاده رو هرگز فراموش نمیکنم که چراغ مه شکن سالم ماشین نجاتبخش بود و به خیر گذشت.
اما حادثه خبر نمیکند و احتیاط لازمه.