گاهی به این نتیجه می رسم که وقتی باز کردن چشم به روی واقعیت ها دردی رو دوا نمیکنه...شاید بهتر باشه چشم روبه روی واقعیت ها بست!
اما گاهی دیگه خیلی به آدم فشار میاد
اینجور وقت ها یاد نوشته ای از دکتر شریعتی می افتم که 2 سال قبل, بعد از این پست خودم در وبلاگ بهار نو خواندم
"دکتر شریعتی می گوید:به من بگو نگو ، نمی گویم ،
اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم،
من می فهمم ."
الان دقیقا به یاد دارم دلیل نوشتن اون پست چی بود.
دلم میخواهد نگویم! اما گاهی احساس خفگی میکنم!!!
پاورقی:هرگونه برداشت فکری از این پست آزاد است اما احتمال کمی دارد دلیل نوشتن من باشد!
پاورقی2: با همه اینها نمیخوام یادم برود که به جز آمدن عید دلیلهای خوبی برای شادی دارم!!که دلیلهای کوچکی نیستند شاید حتی یک نشانه باشند!
قشنگ بود.
پست پایین هم قشنگ بود . سه تا جمله اوش اگه اشتباه نکنم ،شبیه به یکی از شعرای فرهاد بود . فکرکنم....
خداحافظ مسافر....
یه سر بزنید khodahafezmosafer.blogfa.com
سلام
اینکه نخوای بفهمی کار سختیه
ولی خیلی از اوقات مجبوریم که این کار رو بکنیم
خصوصا در محیطهای اداری
سلام
........................؟
سلام
همیشه برای این که آدم شاد باشه و از زندگی لذت ببره چیزهای زیادی هست. اما همین چیزهای زیاد برای لذت بردن نباید انسان رو به وضع موجود راضی و قانع کنه ! خصوصا در زمینه معنویات و اخلاقیات و آزادی ... که قانع شدن به وضع موجود گام اول شکسته.
بنابر این چشم ها را باید همیشه به روی واقعیت ها و همچنین حقیقت ها باز گذاشت و برای پر کردن فاصله ای که بین واقعیت و حقیقت هست تلاش کرد. اصولا زندگی معنا دار یعنی همین ! یعنی به فرمایش امام حسین (ع) عقیده داشتن و کوشش در راه اون عقیده.
پس هم باید چشم ها را باز نگه داشت هم گوش ها را شنوا و هم برای فهم دقیق آن چه اطرافمان می گذرد باید به بصیرت رسید و فهمید.
البته به دنبال فهم مسایل مسئولیت های آدم هم بیشتر می شه که نباید از اون غافل شد.
براتون آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
پس بهتره که ما حدس نزنیم!
اما بگو! اینجوری راحت تری! حتی اگه کسی گوش نده!
سلام
ممنون
مرسی از لطفت
تولد تو چه روزیه؟
راستی!
چی شد اومدی به وبلاگ من؟!
سلام.
وبلاگ خوبی داری.
لطفاً آدرس وبلاگ منو هم با عنوان *** ترفند *** آموزش *** توی لینکدونی ات بذار.
خوشحال میشم تبادل لینک کنیم http://mobil4persian.mihanblog.com
این پستت یه بوهایی ازش میومد
یه کم مشکوک می زد
یعنی چه چیزی می خواد اتفاق بیفته که برات شاد کننده ست؟؟
بگو خاطره جان ...
سلام...
عیدت مبارک...
فرقی نداره وقتی ندونی و نبینی
غصه ات میگیره وقتی میدونی و میبینی
من آپم
یه چیز جالب
من توی نظر قبلی تیتر تو رو ندیده بودم و شعر رو همینجوری نوشتم
شاد باشی . چه خوب که دنبال بهانه هایی برای شادی باشیم
ممنون عزیزدلم، خوشبختی و شادیت افزون.آره انگار ماه خیلی خوبیه ;) هضم بعضی حقیقتها گاهی خیلی سخته!به نظر منم پاورقی دو مشکوک می زدا!:D
بازی فهمیدن و نگفتن بازی هست که قدمتی به درازای تاریخ هستی بشر داره
این درد جاودانه انسانهاست.
رنج چشمهای باز!!
....
امیدوارم همیشه دلیلی برای شادی داشته باشید دوست عزیز
بهارمی آید بالشکری ازسنبله وسوسن ،باسپاهی ازیاس ویاسمن ،باارمغانی ازجنس عطروآب، با سوره های زندگی و آیه های تازگی ،باپیاده نظامی ازطراوات ،نزهت ،پدرام وپاکی ، ،باسواره هایی ازسرزمین های نورو روشنایی .
عیدتان مبارک
سلام
این موضوع متنت یکی از آهنگهای سیاوش بود
بله
این دوره ای که ما توش زنده ایم از اون زمانهاست که باید فقط چشمها بسته بشه وگذشت
به امید حل این معضل
منتظرم
سال نو مبارک
عزیزم بهارت مبارک .سال خوبی داشته باشی .از محبتت هم خیلی ممنونم.می بوسمت
کاش بهار در شانه هایت بروید
و در خنده هایت شکوفه زند...
دلتان خوش،سالتان پر بار...
نوروز مبارک
Salam khatereye azizam khobi khanomi?sale noro tabrik migam ishalla ke sale khobi dar kenare hamsaret dashte bashi