شعور

تحصیلات برای هیچ کس شعور نمیاره

این" فکر کردنه" که برای آدم شعور میاره

تحصیلات و شعور هیچ ربطی به هم ندارند

تحصیلات بالاتر برای بعضی ها فقط یه احترام کاذب میاره

یا مردم طرف رو نمیشناسند و به مدرکش احترام میگذارند یا اینکه میشناسند و باز هم به اجبار به مدرکش احترام میگذارند (اما احترام ظاهری)

بعضی ها آنقدر غرق در غرور و خودبینی خودشونند که اصلا فکر نمیکنند!

با ربط:

1:این حرف جدیدی نیست اما هر سال بیشتر بهم ثابت میشه!

2: بهتره آدم، شعور و انسانیت و معرفت داشته باشه تا تحصیلات!

 

بی ربط:

3: خدا جون ! چند تا مشکل فکری با هم ؟ هنگ کردم!

4: با اینهمه شباهت، آدم به خودش هم شک میکنه!

نظرات 23 + ارسال نظر
رضا سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 10:47 ق.ظ

سلام
با این حرفاتون موافقم چون این شخصیت آدماست که باعث میشه دیگران بهشون احترام بگذارند. هر چند در جامعه ما مدرک گرا شدن همه و هر کس را به اندازه مدرکش قبول دارند
برای اصلاح این فکر باید از خودم شروع کنم

خانم کپی سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 04:35 ب.ظ

مخالفم !

[ بدون نام ] سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 04:44 ب.ظ

تحصیلات شرط لازم وکافی برای داشتن شعور نیست......همشهری خوب من سلام خیلی خوشحالم که دوباره وبلاگ شما را پیدا کردم ...قبلا در بلاگفا می نوشتید ...عکسهای شما را هم دیدم ودلم هوای یزد را کرد

سعید سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 04:46 ب.ظ http://kolokh.blogfa.com

با عرض معذرت!

تراوش خانوم سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 04:52 ب.ظ http://taravoshh.blogspot.com/

واقعا همینطوره که میگی. اما کار جامعه ی ما دیگه از این حرفها گذشته.

نسرین سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 06:38 ب.ظ http://saraghazino.blogfa.com/

درود
انسان بودن و شعور داشتن چیزی نیست که بخواهیم صرفا با تحصیلات أدما بسنجیم هر چند تحصیل در به دست آوردنشون بی تاثیر نیست . ولی تنها ملاک و معیار انسان بودن تحصیل نیست .
دوستی میگفت هوش این نیست که بتونی یه مسئله سخت ریاضی رو درست حل کنی هوش اینه که بتونی درست زندگی کنی و ما میگیم هوش اینه که علاوه بر حل مسئله سخت ریاضی انسانیت و شعورداشتن رو هم در کنار هوشت نشون بدی
بدرود


خانم ک سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 07:18 ب.ظ

مخالفممممممممممم

خانم کپی سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 07:18 ب.ظ

من بودم قبلی

عبدالرسول سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 11:20 ب.ظ http://rasool99.blogfa.com

سلام دوست عزیز

ازدیدن وبلاگ شما خوشحال شدم چون وبلاگ خوبی دارید

دوست عزیزم وبلاگ منو هم به دوستان خودت معرفی بکن

از لطف شما سپاس گذارم

منتظر آمدن شما هستم

پاینده باشید

قاصدک بی خبر چهارشنبه 24 بهمن 1386 ساعت 06:49 ب.ظ

این قضیه کلیت داره! همه جورش تو هر دوش هست شعور و انسانیت و معرفت ربطی به اینکه طرف تحصیلات داشته باشه یا نه نداره البته این نظر منه :)


گاهی وقتها هر چی با مشکلاتت کنار می یای و از شون
می گذری انگار بدتر می شن یه چیزی بزرگتر از اون می یاد سراغت!انگار هر چه تحملت بیشتر می شه مشکلاتت هم بیشتر می شه!!! منم هنگ کردم !!!


راستی " بعضـــــــی"حرفهای منو که اینجا برات کامنت می ذارم جدی نگیرو به خودت بر ندار بذار به حساب حسی که اون موقع داشتم و شـــــاید یک جور درد و دل که اینجا باهات کردم بیشتر منظورم کامنتهایی که برای پستهای قبلیت گذاشتمه خواستم اینو بدونی!!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 25 بهمن 1386 ساعت 07:21 ب.ظ

با سلام ودرود بر شما هم وطن گرامی ومحترم


چه کسی جوابگوو چه کسی فریاد رس است ؟؟؟؟


یکشنبه مورخ7/11/1386 ساعت 9 شب زنگ در خانه ی آقای بهرامی از بهائیان آباده توسط دو نفر زده می شود.
بعد از2،3 دقیقه آن افراد در را با لگد می کوبند اما چون پشت در بسته شده بوده، ایشان موفق نمی شوند که به داخل خانه بیایند. ناگهان دو دختر چند نفر را که صورتشان را با چفیه پوشانده بودند روی پشت بام می بینند و اعتراض می کنند که در جواب اعتراض چفیه پوشان می گویند:" برید تو! خفه شین!"


دخترها ناگهان می بینند که دیوار بسیار بلند خانه فرو می ریزد و لودری در حال تخریب آن است. همزمان10، 15 نفر با اسلحه وارد منزل می شوند. دخترها که وحشت زده شده بودند، فریاد زنان و گریان به سمت در خروجی خانه فرار می کنند..
ماموران مسلح حدود ساعت 9:45، بعد از تخریب دیوار خانه و بازرسی خانه و گشتن تمامی کمدهای خانه، سریع محل را ترک می کنند

فردای این اتفاق، نامه ای در منزل آقای بهرامی انداخته می شود که مضمون آن چنین است:
بهرامی بهایی، عاشقان امام حسین، میخواهند وجود تو را از آباده پاک کنند، تا دو هفته برای تخلیه ی منزل فرصت داری در غیر این صورت خانه ات با خاک یکسان خواهد شد،
واین در حای است که در اکثر شهرهای ایران بهائیان باز داشت شده و گلستانها(محل خاکسپاری بهائیان ) شهرهای یزد ونجف اباد ویران وحتی درختان سبز را از ریشه کشیده اند وباز در رسانه ها فریاد میزنند که این بهائیان اسرائیلی هستند http://jooyya.blogfa.com

محدثه پنج‌شنبه 25 بهمن 1386 ساعت 10:56 ب.ظ http://www.ham10m.com

موافقم...
ولی برای درک کردن گاهی مطالعه زیاد تحصیل هم لازمه


امیدوارم زود مشکلات تموم شه گلم...
به چی؟

فردین جمعه 26 بهمن 1386 ساعت 02:50 ق.ظ http://press1.blogfa.com

سلام خوشگل می نویسی
وبلاگ جالبی داری...

امید جمعه 26 بهمن 1386 ساعت 11:33 ق.ظ http://shiva-omid.blogsky.com

خوبه انسان همین جور که تحصیلاتش رو بالا میبره شعورش هم بالا بره!‌ اما گاهس یکی از این دو متوقف میشه. واسه همینه بعضی ها شعور دارن اما تحصیلات آنچنانی نه و بالعکس!‌ حالا میشه بگی این چند چت شده آخه؟! ( آره . ۲ ماهی اونجا بودم و چند باری هم جمعه ها اومدیم توی شهرتون چرخی زدیم. از میدون امیرچخماق بگیر تا موزه زیر آب! آتشکده و مسجد جامع ه و چک چک و باغ...؟ مردمانش خوب بودند اما کلمه آش خور رو زیاد به کار میبردن!! اون آدم برفی تهرانی رو میگم خشک و جدی بود!‌ اون یکیا که باحال بودن.)

امین دولخ جمعه 26 بهمن 1386 ساعت 12:06 ب.ظ http://www.persiangraphic.blogfa.com/

سلام دوست قدیمی.....
منو که می شناسی؟؟؟؟
حتما می شناسی....
مگه میشه امین دولخو فراموش کرد؟؟؟
باهات موافقم ...... مدرک هیچ وقت شخصیت نمی یاره.... هیچ وقت شعور نمیاره.....
منم بعد از مدتها با یه کوله بار از تجربه آپ کردم....
راستی خدمت هم داره تموم می شه..... مثلبرق گذشت و فقط یه چند روز مونده....
منتظرم....
قربانت....امین دولخ........

[ بدون نام ] جمعه 26 بهمن 1386 ساعت 10:08 ب.ظ http://rendeemruz.blogsky.com

خوب مثل همیشه

علی شنبه 27 بهمن 1386 ساعت 11:13 ق.ظ http://www.tamas.blogsky.com

سلام
همینطور هم هست . خیلی ها هستن تحصیلات عالیه دارن ولی ...

نسرین شنبه 27 بهمن 1386 ساعت 10:11 ب.ظ http://saraghazino.blogfa.com/

سلام
خوبی؟
اوضاع احوالت چه طوره ؟بهتری
موفق باشی

sh.kh شنبه 27 بهمن 1386 ساعت 11:25 ب.ظ http://khodaam.persianblog.ir

Merci ...:D Koli zogh marg shodam..Tahsilat shor nemiare bazi vaghta fekr mikonam shoro yekam bishtar mikone! PAs bebin in Bis hora ghablan chi beoodan!

باران یکشنبه 28 بهمن 1386 ساعت 08:56 ق.ظ http://www.1barane.persianblog.ir/

دلهامان بارانی بود امّا آسمانمان ستاره باران.
می دانم دیگر تکرار نخواهد شد.
چراغی که دیگر روشن نخواهد شد، در نیمه شبی برفی...
روزگار غریبی ست نازنین
اما....
همچنان باید زیست
اما.....
هی فلانی زندگی شاید همین باشد
و شاید
چیز دیگری ست

فلفلی یکشنبه 28 بهمن 1386 ساعت 09:19 ب.ظ

salam...
doroste... va in ke ehteram e kaazeb bishtar tars miyare...
sho oore harki be didgaaheshe va adabesh...

هادی دوشنبه 29 بهمن 1386 ساعت 12:38 ق.ظ http://www.shabahang1357.blogfa.com

سلام.
اول اینکه خواهش میکنم به درد ۳سال پیش دچار نشین و ادامه بدید که خوب دارید ادامه میدید.
دوم اینکه اگه با یه شاخه گل یخ مشکلت حل میشه میتونم پیشکش کنم.
ودیگه اینکه آدما بعضی وقتها دچار این تشویشها میشن خیلی سخت نگیر.
داشت یادم میرفت!؟
درسته که همه میگیم شخصیت آدما مهمه ولی خدایی فکرشو بکن الان هرجا میری اول از شخصیتت ازت میپرسن یا از پول وتحصیلات کیلویی!؟
البته بحث اونهایی که واقعآ برای تحصیل علم تلاش کردن جداست ولی خوب...
بهر حال ادامه بده...
بامید دیدار همشهری...

مرتضی دوشنبه 29 بهمن 1386 ساعت 06:44 ب.ظ

همه اینا درسا اما شعور و انسانیت و معرفت و... زندگی آدم رو خیلی سخت میکنه. فکر کردن گاهی اینقدر خسته کننده میشه که هیچی ازت باقی نمیزاره.
بعضی وقتها همین احترام کاذب خیلی بدرد میخوره و اگه احساس کنی نداریش تاحد مرگ آرزو میکنی.
اینها به معن یاین نیست که به مدرک گرایی برخیا صحه بزارم نه که با داشتن مدرک هم احساس نیاز به احترام اجتماعی بیشتر رو هنوزم حس میکنم .
راستی ژول ژول هم تو احساس احترام خیلی موثر به نظر میرسه البته نه همه همه جا.
امید وارم همه به بالاترین مرحله آگاهی و نیاز که همون شکوفایی باشه برسیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد