_ ... این دفعه شنگول و منگول فریب گرگه رو خوردند و در رو باز کردند گرگه پرید توی خونه و شنگول و منگول رو خورد...
_ نه ! من بزرگ شدم گرگه رو میکشم نمیگذارم شنگول و منگول رو بخوره!!
_ !!! باشه! ... گرگه پرید توی خونه ولی فرامرز که بزرگ شده گرگه رو میکشه و شنگول و منگول رو نجات میده
دقت کردید همه بچه ها دلشون می خواد زودتر بزرگ شوند و وقتی بزرگ میشند حسرت دوران کودکیشون رو می خورند
فکر میکنم رفتار ما با بچه ها باعث میشه بچه بودن رو دوست نداشته باشند.
تا جایی که فهمیدم فرامرز 3 سال و نیمه از وقتی فکر بزرگ بودن به سرش افتاده که دو تا بچه دیگه که از نظر قد و نه سن ازش بزرگ تر بودن مسخره اش کردن که تو کوچولویی!
از اون موقع بیشتر حرف هاش به این جمله منتهی میشه:" من که بزرگم، نگا کن"
کاش یادمون باشه که موقع حرف زدن با بچه ها هیچ وقت کوچکتر بودنشون رو به رخشون نکشیم سعی کنیم باهاشون طوری رفتار کنیم که از اینکه کوچکتر هستن ناراحت نشوند
پی نوشت: از اون موقع تا حالا هنوز هم سر در نیاوردم فرامرز وسط قصه قدیمی شنگول منگول چی کار میکرد! که من مجبور شدم برای اینکه دلش نشکنه داستان قدیمی رو بعد از سال ها عوض کنم!
سلام
موضوع ارتباطات خانوادگی و بهتر بگویم ارتباطات اجتماعی در جامعه ی ما یکی از عمده ترین چالشهای فرهنگی ماست که موانع بزرگی را در رسیدن به توسعه ی فرهنگی پیش روی ما می گشاید.
باشد که با رشد دانش و بینش و مهارتهای ارتباطی خود، خانواده و جامعه امان بتوانیم به اعتلای روزافزون فرهنگی برسیم.
سلام خاطره جون ... باز خوبه که تو در همچین مواقعی از خودت ابتکار به خرج میدی اگه من بودم می موندم که چیکار باید بکنم.
سلام خاطره جونم
خیلی جالبه که به این موضوع رسیدی
منم اعتقاد دارم باید به بچه ها با بها دادن به شخصیتشون بفهمونیم از عهده ی خیلی چیزا بر میان
منم آپم
بابای
؛؛؛فکر میکنم رفتار ما با بچه ها باعث میشه بچه بودن رو دوست نداشته باشند.؛؛؛
موافقم!
خوشحال میشم بدیدنوم بیای
سلام
مطالبت جالبه و یه جورایی دلچسب کار من جوریه که بیشتر وقتم رو با بچه ها می گذرونم و بنابراین با پست آخرت خوب ارتباط برقرار کردم
ممنون که بهم سر زدی بازم بیا
فعلا
سلام خاطره جون
پینگ کردم باز سایتش فیلتره
حالا ببینم چی میشه
از بایت ایمیل هم ممنونتم
رفتم ثبت نام کردم ولی هنوز کدشو نذاشتم تو قالب آخه شاید قالبو عوض کنم
اگه مشکلی داشتم باز مزاحمت میشم
مرسی گلم
بابای
سلام
مطلب جالبی بود .
در بارهی معماری ژاسارگاد و تخت جمشید مطلبی نوشته ام.
موفق باشید
سلام دوست خوبم
ممنونم که منو به یاد دوران کودکی انداختی.
سلام عزیزم خیلی جالب بود من تا حالا بهش فکر نکرده بودم حالا که فکر میکنم نظرتو واقعا قبول دارم کاش میشد به بچه ها فهموند که هرچی بزرگتر میشن روز به روز بیشتر به پاکی و صداقت و بزرگی دوران کودکیشون نیازمند میشن...........
توصیه ی شما رو به خاطر خواهم سپرد ...
من هم مثل شما نفهمیدم فرامرز خان از کجا پیداشون شد ...
آمدم و لی هنوز اپ نکرده ای ...شاید هم من زود زود دارم اپ میکنم ....
هیچ وقت این مسئله به ذهنم خطور نکرده بود .راست می گی .شاید ما باعث می شیم که کودکی رو از بچه ها بگیریم
به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد،
عجب از محبت من که در او اثر ندارد،
غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد،
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد!!!
********************************************
سلام خاطره خانومی
.
آپت خیلی جالب و قشنگ بود ، خوشحال می شم افتخار بدین با هم تبادل لینک داشته باشیم
.
موفق باشی و پیروز
.
به امید دیدار
.
»»»-----(آرش)-----» از وبلاگ پریچهر
مرسی از تذکرت
:)
اومدم اینجا مثل اینکه هنوز چیزی اضافه ننوشته ای.........عوضش من یه مطلب جدید دارم ...بدو بیا تا فیلتر نشدم