به نظر میرسه که امسال من بعد مدتها خوش شانس شدم...چون جای همگی خالی بعد از 6 سال بالاخره باز سی و سه پل هم منو طلبید! البته قبل از اون ما زیاد میرفتیم اصفهان و مثل شیراز تقریبا تمام نقاط دیدنی اصفهان رو دیدم و امسال با دیدن زاینده رود پر آب خیلی خوشحال شدم چون دفعه اخر که رفتیم خیلی خیلی کم اب شده بود. فقط 2 روز بودیم ولی خیلی خوب بود. حیف که تابستون داره تموم میشه وگرنه اینطوری که پیش میرفت امکان داشت به تبریز هم طلبیده بشم!!
بهترین خاطرات من از اصفهان مربوط میشه به دی 73 که از طرف مدرسه با بهترین دوستان دوران راهنماییم رفتم. دوستانی که هنوز هم باهاشون در ارتباطم.
هیچی به ذهنم نمیرسه برای شهریور کلی کار دارم...
زمان خیلی عجیبه...گاهی روزهایی در گذشته خیلی خیلی نزدیک به نظر میرسه
گاهی هم بعضی گذشته ها انقدر دور میشوند که انگار هیچ موقع نبودند! مثل یه خواب !
خوب اخرین جملات انتخابی کتاب "ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد" رو هم مینویسم . نظر شما راجع به کتاب بعدی چیه؟
"عدالت . قانون. هرچند هردو برای حفظ بی گناهان حیاتی بودند ، هرگز مطابق میل همه عمل نمی کردند."
" تقریبا تمام احساسات خودمان را با ترس عوض کردیم."
" در اخیرن روزهای زندگی اش سرانجام رویای عظیمش را درک کرده بود : نواختن با قلب و روح..."
" چقدر خوب است که در هر چیزی می توانم عشق ببینم، حتی در چشم های یک اسکیزوفرنیک."
" همیشه کسی هست که دقیقا همان چیزی را میخواهد که تو میخواهی."
" بگذارید اندک زمان باقی مانده ام را زندگی کنم ...فردا خیلی دیر است."
" همه رویاهایی دارند، اما فقط تعداد کمی به رویاهای خود تحقق می بخشند و این همه ما را ترسو میکند."
" خوب یا بد، یک فرضیه تنها هنگامی وجود دارد که کسی به ان جامه عمل بپوشاند."
" خدا در هر لحظه ای حاضر بود، در هر دانه خردل، در قطعات ابری که یک لحظه هستند و لحظه دیگر می روند.خدا همان جا بود و اما مردم اعتقاد داشتند باید همچنان بگردند چون پذیرفتن اینکه زندگی فقط یک ایمان است بسیار ساده به نظر میرسید."
" احساس میکنم دوباره میتوانم زیستن را آغاز کنم. احساس میکنم میل دارم اشتباهاتی را انجام بدهم که همواره دوست داشتم و اما هرگز جرأتش را نمی کردم."
" در زندگی چیزهایی وجود دارد که هر طور به انها نگاه کنیم برای هه ارزشمند هستند ، مثل عشق."
" آدمهای بسیاری به خودشان اجازه عاشق شدن نمیدهند دقیقا به همین دلیل ، به دلیل اینکه خطرات زیادی وجود دارد و به دلیل این که گذشته و آینده وجود دارد."
" باید من را وادار کنی از کوه های خطرناک بالا بروم چون می خواهم خطر زیستن را تجربه کنم."
" اگر کسی بسیار تند تایپ می کرد کلید ها به هم می چسبیدند و دستگاه را از کار می انداختند سپس شولز صفحه کلید کورتی را طراحی کرد صفحه کلیدی که تایپیست دا مجبور میکرد آهسته تر تایپ کند."
" هر انسانی منحصر به فرد است هر انسان کیفیتها غریزه ها لذتها و ماجراجویی های خودش را دارد اما جامعه یک روش جمعی رفتار را به ما تحمیل میکند."
" مردم بر خلاف جهت طبیعت حرکت میکنند چون شهامت متفاوت بودن را ندارند"
" چشمه ای باش که میشود لبریز، نه اب انباری که جز ذخیره نیست کارش."
" خطر یک ماجرا به هزاران روز آسودگی و آرامش میارزد."
" عشق فراتر از عقل است."
" آگاهی از مرگ ما را تشویق میکند تا شدید تر زندگی کنیم."
" هر روز زندگی یک معجزه است."
سلام خاطره . خوبی؟ این دفه هنر کردم نفر اولم تو نظر دادن
راستی دختر اومدی اصفهان به ما سر نزدی!!!
موفق باشی و ب آدرس جدید من سر بزن
ببخشید این آدرس جدیده منه
http://mehdishokrany.blogsky.com
دفه دیگه اومدی اصفهان سراغ ما هم بیا.
امیدوارم همیشه بهت خوش بگذره
سلام
این جملات خیلی قشنگن.همیشه از این کارها بکن.راستی منم این اصفهان رو خیلی دوست دارم ولی شاید اگه بگم کجاش رو خیلی تعجب کنین
من اون بستنی های طول و دراز رو که تویه یه مغازه یه کوچولو نزدیکه سی و سه پل می فروشن رو از همه جاش بیشتر دوست دارم حتی از چهار باغ و غیره.امان از دست این شیکم
البته من امسال نرفتم اما از این که می شنوم که آب زاینده رود زیاد شده خیلی خوشحالم
سلام
ممنون از حضور سبزت در یاور همیشه مومن
راجع به سفر باید بگوییم که سفر آدم را جوان نگه می داری باور کن....
اما در موردکتاب خوب دیگه این کتابها آموزنده هستند هر چند به نظر من با یک بار خوندن آدم متوجه نمی شه
همیشه شاد زی دوست گلم
یا حق
سلام خوبی
مطالبت بسیار عالی و خوب است
خوشحال میشم به من نیز سری بزنی
حیف اول نشدم...
می دونم هنوزم به یادمی . خیلی دوستت دارم .
احتمالا اصفهان هم منو طلبیده.
می شه از کتاب مکتوب هم بنویسی؟
سلام خاطره جون ...خوشحالم که خوبی و تابستون بهت خوش می گذره...جمله های قشنگی بود...مخصوصا این :
تقریبا تمام احساسات خودمان را با ترس عوض کردیم...من همیشه به این پائلیو حسودیم می شه ...
سلام خاطره جونم ...خوبی خانوم؟ اسماشون :همایون (۹ سالشه)هلناز( ۲ سالشه) احتمال میدم بچه زیاد دور و برت نیست ...چون اگه بود ازدستشون کلافه میشدی!
سلام عز یزم این جمله ها واقعا قشنگن راستی میدونستی که تو بهترین خاطره منی.........شاد باشی.
سلام خوبی؟ خوش میگذره؟ دفتــــــــــــــر عشـــق به روز شد. منتظر قدم سبزت هستم... بهاری باشی و عاشق. یا حق
جملات زیبایی رو انتخاب می کنی بشرط اینکه آدم از کنارشون سرسری نگذره !
سلام
سایت خوبی داری
جدی میگم...سایت من رو هم کارشناسی کن...
مسافرت حرف نداره خیلی خوبه
به خصوص اینکه آدم جایی بره که مورد علاقشه .
سلام .
سلام متاسفانه من نمیتونم کمکتون کنم
سلام خاطره جان خوبی ؟ امیدوارم که خوب و خوش باشی .. نمیدونم دست چپه یا راستت اما رو سر ما بکش از این سفرا نصیب ما هم بشه !! حداقل خبر میدادی سفارش سوغاتی بدادیم !! ( صمیمیت ) موفق باشی و موید .. یه سری هم به من بزن آپ دیت کردم . منتظرم .
آرزومند آرزوهایت نوید || پسر جنوب ||
یک خبر ویژه برای تمامی کاربران بلاگ اسکای
یادت نره سر بزنی
salam khatere joon.webloge jalebi dari.albate hanooz kamele kamel nakhoondamesh.dar zemn ,mamnoon ke be man sar zadi
سلام خاطره جونن ممنون که سر میزنی به من ....
خوش به حالت چی کار کردی که سی و سه پل تورو طلبید منم اون کارو بکنم ....
ممنون بازم به من سر بزن
مهشید....
خوشحالم که بهت خوش گذشته...
جمله هام مثه همیشه تک بودن...
کتاب بعدی چیه؟!!
کیمیاگر؟!!
سلام .. هر بار که به وبلاگ ت میام باید کلی بهت غبطه بخورم .. آخه چرا اینهمه دل منو میسوزونی ؟؟؟ .. کاش من هم میتونستم و وقتش رو داشتم که اینهمه برم سفر .. عاشق سفر کردنم وآرزومه یه روز برسه که همه شهر های ایران رو گشته باشم ... من هم به روزم ؛ منتظرتم
سلام . دوباره منتظرتم. نمی دونم چرا فکر می کنم تو یه دختری با موهای مشکی هستی؟
هر دوتا رو سر بزن.